کهگلویه و بویراحمد
معرفی
موقعيت جغرافيايي،کهگيلويه و بويراحمد
استان كهگيلويه و بويراحمد با 16264 كيلومتر مربع وسعت در جنوب غربي مركز ايران واقع شدهاست. براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال 1375، شهرستانهاي استان عبارتند از: كهگيلويه بامركزيت دهدشت، بويراحمد با مركزيت ياسوج و گچسارانشهر ياسوج مركز استان كهگيلويه و بويراحمدميباشد. اين استان، از شمال با استان چهارمحال و بختياري، از جنوب با استانهاي فارس و بوشهر، از شرق بااستانهاي اصفهان و فارس و از غرب با استان خوزستان همسايه است
اين استان در سال 1375، حدود 544 هزار نفر جمعيّت داشته كه از اين تعداد 23/39 درصد در نقاط شهريو 20/60 درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند و بقيه غير ساكن بودهاند.استان كهگيلويه و بويراحمد منطقهاي ناهموار و كوهستاني است كه در حدود 45 مساحت آن از ارتفاعات وتپه ماهورها تشكيل شده است و 15 بقيه مساحت آن را دشتها و درهها در بر گرفتهاند.
بلندترين نقطه استان، قلّهدنا به ارتفاع 4409 متر و پستترين ناحيه آن ليشتر با ارتفاع 500 متر از سطح دريا ميباشد. در مناطق سردسير،ارتفاعات بلندتر و تپه ماهورها بيشتر است و در مناطق گرمسير ارتفاعات كوتاهتر و تپه ماهور نيز كمتر است.عمده اراضي كشاورزي استان در دشتها واقع شده است.
آب و هوا،کهگيلويه و بويراحمد
در امتداد رشته كوههاي اصلي زاگرس از شمال شرقي به جنوب غربي در استان كهگيلويه و بويراحمد،از ارتفاع كوهها و مقدار بارندگي و رطوبت هوا به طور محسوسي كاسته شده و مشخصات اقليمي دوگانهاي راپديد ميآورد. بدين ترتيب اين استان به دو منطقه سردسيري و گرمسيري تقسيم شده است
منطقه گرمسيري در قسمت جنوب و غرب استان واقع شده و آب و هوايي گرم و خشك دارد و بادهاي موسمي(فصلي) و محلي متعددي در اين ناحيه ميوزند. باران اين منطقه از آبان ماه آغاز شده و تا ارديبهشت به تناوبادامه مييابد. در اين مناطق يخبندان بندرت اتفاق ميافتد.
منطقه سردسيري در شمال و شرق استان قرار دارد. بارش اين ناحيه معمولاً از آبان ماه شروع و تا ارديبهشت ماهبه تناوب و معمولاً به صورت برف ادامه مييابد. اين قسمت از استان كه در واقع جنوبيترين بخش زاگرسمرطوب است با جنگلهاي وسيع و زيباي بلوط پوشيده شده و سرچشمه رودهاي بزرگي است.در اين استان بادهايي با جهات مختلف ميوزند كه مهّمترين آنها عبارتند از:
بادهاي موسمي كه به نام باد شمال و باد جنوب معروف هستند. باد شمال از طرف شمال غربي از دريايمديترانه و آبهاي اطراف آن و گاهي از اقيانوس اطلس به داخل منطقه نفوذ ميكند. و موجب بارندگي ميشود.باد جنوب از سمت جنوب و جنوب غربي به ويژه در اواخر بهار و تابستان به داخل منطقه نفوذ ميكند ومعمولاً با گرما همراه است
بادهاي محلي در نواحي مختلف نسبتاً محدود و كم وسعت استان ميوزند كه مهّمترين آنها عبارتند از: بادآشوب، باد زير روز، كوه باد، باد حيران، باد چوغان، باد او و باد درخترو.
تاريخ و فرهنگ،کهگيلويه و بويراحمد
استان كهگيلويه و بويراحمد در گذشتهاي نهچندان دور جزء يكي از بلوكهاي مملكت فارس ومشتمل بر دو قسمت شمال شرقي كه آن را سردسير و كوهستاني و پشت كوه و قسمت جنوبي و غرب بود كه آنرا نره كوه بهبهان ميناميدند. تا دوّم تيرماه 1342 شمسي، قسمتي از استان فعلي كهگيلويه و بويراحمد جزءاستان خوزستان و قسمتي نيز جزء استان فارس بود.پانزدهم آبان ماه 1338، قسمت گرمسير بهبهان به شهرستان كهگيلويه با مركزيت دهدشت تبديل شد. اينشهرستان كماكان جزء استان خوزستان و بقيه منطقه جزء استان فارس بود. به دنبال شورش ايل بويراحمد در22 تيرماه 1342، منطقه كهگيلويه و بويراحمد طبق تصويب نامه مجلس شوراي ملي وقت، از استانهاي فارسو خوزستان جدا شد و به يك فرمانداري كل تبديل شد و ياسوج كه تا آن زمان خالي از سكنه بود، به عنوان مركزآن تعيين گرديد.
در اسفندماه 1352 شمسي فرمانداري كل كهگيلويه و بويراحمد به استان تبديل شد. به استنادكتاب "ممسني در گذرگاه تاريخ" مردم لرستان، كهگيلويه و بويراحمد، ممسني و حتي' دشتستان بوشهر با گذشتهتاريخي مشترك از يك نژاد هستند و با يك زبان صحبت ميكنند و آداب و رسوم و فرهنگ مشابهيدارند.كنشهاي فرهنگي مردم كهگيلويه و بويراحمد از روابط اجتماعي موجود مبتني بر نظام عشيرهاي متأثراست. در اين نظام فرهنگي تمام رفتارهاي اجتماعي و فرهنگي مردم تحت تأثير مستقيم روابط قبيلهاي وعشيرتي قرار دارند.
صنايع دستي و سوغاتي ها،کهگيلويه و بويراحمد
در بين عشاير كهگيلويه و بويراحمد توليد دست بافتهاي مختلف از ديرباز رواج دارد.وجود مواد اوّليه مورد نياز از جمله انواع پشم، زمينه مناسبي براي تهيه انواع دستبافتها فراهم ساخته است.دست بافتهاي كهگيلويه و بويراحمد كه با استفاده از مواد اوليه مرغوب و با رنگهاي متنوع گياهي و در نقشهايسنتي تهيّه ميشود، خريداران و طرفداران بسيار دارد و مرغوبيت آن باعث شده است، 90 درصد از توليداتدست بافت استان صادر شود
بافت صنايع دستي در كهگيلويه و بويراحمد متنوع است و ميتوان آنها را بهبافتههاي داراي نظير قالي، جانمازي، پشتي، خورجين، بافتهاي بدون گره نظير گليم و بافتهاي ميلي نظيرجوراب، دستكش و سوزن دوزي، تقسيم كرد.اهم صنايع دستي استان كهگيلويه و بويراحمد عبارتند از: قالي بافي، گبه، گليم و گچمه. سوغاتي مهّم استانعبارتند از: قالي، گليم، گبه، جانمازي، پشتي، خورجين، سوزن دوزي، دستكش و ديگر محصولات صنايع دستيعشايري كه خريد آنها براي بازديد كنندگان يادگاري جالب و ماندنياست.
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
قلعه های دختر ، دشمن زياري كهگيلويه
منطقه حفاظت شده حيات وحش دنا،بويراحمد
منطقه حفاظت شده دنا از نظر تنوع گونههاي گياهي بسيار غني است و با توجه بهمجموعه درختان و گياهان جنگلي، مرتعي، دارويي، خوراكي و تزئيني، سرمايه ژنتيكي با ارزشي به حسابميآيد. گونههاي مختلف گياهي منطقه عبارتند از، بن، كيكم، ارژن، زالزالك، شن و ارژن و بلوط. حيات وحشدنا معرف سيماي متنوع جانوري زاگرس است. خرسهاي قهوهاي بزرگ، انواع عقاب، پلنگ و گرگ و انواعگربههاي وحشي، شاهين، كبك، هما، سنگ چشم و... از جمله گونههاي جانوري منطقه حفاظت شده دنااست.
سیستان و بلوچستان
معرفی
موقعيت جغرافیایی
استان سيستان و بلوچستان با ۱۷۹۵۵۷۹ كيلومتر مربع مساحت، پس از استان خراسان بزرگترين استانكشور است و شهرستانهاي آن عبارتند از: ايرانشهر، چابهار، خاش، زابل، زاهدان، سراوان و نيك شهر. شهرزاهدان مركز استان است. اين استان از دو ناحيه سيستان و بلوچستان تشكيل شده است و در سمت شرق باكشورهاي پاكستان و افغانستان مرز مشترك دارد. در قسمت جنوب با درياي عمان و از قسمت شمال و شمالغرب با استان خراسان و در قسمت غرب با استان كرمان و استان هرمزگان همجوار است. استان سيستان و بلوچستان از نظر موقعيت طبيعي در اواخر دوران سوم زمينشناسي در اثر جنبشهايكوهزايي از دريا جدا شده و از آن پس ابتدا با رسوبات آهكي از نوع دريايي و سپس از رسوباتي با مواد نسبتاًدرشت و نرم روي هم انباشته شده است. قسمت جنوبي استان كه به مكران معروف است، يكي از مناطق درحال فرونشستن تدريجي است و علّت آن نيز ضخامت زياد رسوبات رس ماسهاي دوران سوم است. ارتفاعاتاستان به دوران دوم و سوم زمينشناسي تعلّق دارد و سنگهاي آن اغلب آهكي و گچي است.
بعضي از كوههاياين استان (مانند: آتشفشان تفتان) به اواخر دوران سوم و اوايل دوران چهارم تعلّق دارد. ارتفاعات سيستان وبلوچستان جزو رشته كوههاي مركزي ايران و شامل ناهمواريهاي شرق چاله لوت و ارتفاعات ديواره شرقي وجنوبي چاله جازموريان است. پهناي كوهستانها از شمال به جنوب افزايش مييابد و در فاصله ايرانشهر -كوهك به بيشترين حد خود ميرسد. اين ناهمواريها شامل دو قسمت كوههاي سيستان و كوههاي بلوچستاناست.
جمعیت استان
اين استان در سال 1375، حدود 722579نفر جمعيّت داشته است كه از اين تعداد 12/46 درصد در نقاطشهري و 75/52 درصد در نقاطروستايي سكونت داشته و بقيه غيرساكن بودهاند.
تاريخ و فرهنگ
استان سيستان و بلوچستان به لحاظ خصوصيات طبيعي و پيشينه اسكان، از دو منطقه كاملاًمتمايز سيستان و بلوچستان تشكيل شده است. سيستان امروزي قسمت شمال استان است. مورخين بنايسيستان را به گرشاسب يكي از نوادگان كيومرث نسبت دادهاند. ناحيه مذكور به دليل موقعيت خاص استراتژيكيو جغرافيايي در تمام دوران تاريخي از اهميّت به سزايي برخوردار بوده است. كتيبههاي بيستون و تخت جمشيدسيستان را يكي از ممالك شرقي داريوش ذكر كردهاند. نام سيستان از "سكا" كه يكي از اقوام آريايي بود، گرفتهشده است. "سكاها" در حدود سال 128 پيش از ميلاد سيستان را به تصرف خود در آوردهاند. در عصر ساسانيانتا قرن اوّل اسلام ولايت سيستان موقعيت ممتازي به دست آورده بود.
در زمان اردشير بابكان، سيستان جزو متعلقات دولت ساساني به شمار ميآمد و در سال 23 هجري قمري،اعراب مسلمان به اين سرزمين دست يافتند و سرانجام در زمان معاويه مردم اين خطه به اطاعت كامل اعراب درآمدند. اولين فرمانرواي معروف اين سرزمين "يعقوب ليث صفاري " بود. سيستان تا چند قرن تحت سلطه امرايصفاري باقي ماند. صفاريان، سامانيان، غزنويان و سلجوقيان هر يك مدّتي اين سرزمين را تحت سلطه خودداشتهاند. در زمان مغولان، خرابيهاي زيادي در سيستان بوجود آمد.
در سال 914 هجري قمري، شاه اسماعيل صفوي سيستان را تصرف نمود و در زمان حكومت نادرشاه،اختلافهاي داخلي سبب خرابيهاي زيادي در اين سرزمين شد. قديمترين نام بلوچستان "مكا" است و به مرورمكران تبديل شده است. مكران به قسمت جنوبي بلوچستان گفته ميشود. كلمه بلوچستان نيز از زماني به اينسرزمين اطلاق شد كه بلوچها در آن سكونت اختيار كردند.
طبق آثار بدست آمده از تپههاي بلوچستان، تاريخ اين سرزمين به 3000 سال پيش از ميلاد ميرسد. در زمانخلافت خليفه دوم، اين سرزمين به وسيله اعراب فتح و يكي از سرداران عرب به حكومت آن منصوب شد. درسال 304 هجري قمري، بلوچستان به وسيله ديلمان فتح شد. سلجوقيان، بلوچستان را اشغال نمودند وبلوچستان تابع كرمان شد. بعد از حكومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ايران بود و حكومت محلي مستقلينداشت. در زمان محمّد شاه قاجار ناحيه ايرانشهر به تصرف وي درآمد، پس از آن رفته رفته تمامي نواحيساحلي بلوچستان زير سلطه حكومت مركزي قرار گرفت.
مجموعه اقوام ساكن در استان سيستان و بلوچستان همراه با سنن و شيوههاي خاص زندگي، به تنهايي يكياز جاذبههاي بي نظير و چشمگير منطقه است. دو ايل مهّم «براهويي و بلوچ» در منطقه سيستان و بلوچستانزندگي ميكنند. نحوه معيشت و زيست، الگوهاي سكونت، سنتها و آداب و رسوم و سرانجام ايل راهها ازجمله جاذبههاي فرهنگي و ديدني اين شيوه زندگي است. گروهي از دانشمندان و سخنسرايان به ايالت سيستانمنسوباند كه به آنان سنجري و سگزي گويند. شعراي به نام سيستان عبارتند از: «ابوالحسن علي بن جولوغ فرخيگزي»، «ابوالفرج سجزي»، «قاضي احمد» و «ابوسعيد سگزي». در دوران طلايي سيستان مشاهيري از آنبرخاستهاند كه عبارتند از: فرخي سيستاني، يعقوب ليث و رستم.
آب و هوا
منطقه سيستان و بلوچستان با توجه به موقعيت جغرافيايي، از يك طرف تحت تأثير جريانهاي جويمتعدد و از طرفي ديگر تحت تأثير فشار زياد عرضهاي متوسط قرار دارد كه مهّمترين پديده مشهود اقليمي آنگرماست. پديده قابل توجه در وضعيت هواشناسي اين منطقه، بادهاي شديد موسمي، طوفان شن، رگبارهايسيلآسا، رطوبت زياد و مه صبحگاهي است. اين استان داراي تابستانهاي گرم، طولاني و زمستانهاي كوتاهاست. سردترين شهر استان، زاهدان و گرمترين شهر آن ايرانشهر است. نواحي ساحلي درياي عمان به علّترطوبت ناشي از مجاورت با دريا، آب و هواي گرم و رطوبت نسبتاً بيشتري دارد.
استان سيستان و بلوچستان يكي از خشكترين استانهاي كشور محسوب ميشود. ميزان بارندگي از شرقبه غرب استان افزايش مييابد و در نواحي ساحلي استان ميزان رطوبت نسبي بسيار بالاست. استان سيستان وبلوچستان از جهات مختلف در معرض بادهاي موسمي و فصلي است كه اهم اين جريانات بادي عبارتند از :
باد120 روزه سيستان (لوار)، باد قوس، باد هفتم (گاوكش)، باد نم بي يا باد جنوب، باد هوشاك، بادهاي مرطوب وموسمي اقيانوس هند، باد شمال يا گوريچ و باد غربي يا گرد.
صنايع دستي و سوغاتي ها
در سيستان و بلوچستان به ويژه در سيستان، بيشترين شمار شاغلين به صنايع دستي در رشته گليم، قاليچه وقالي و پشتي بافي فعاليت ميكنند. صنايع دستي آن عبارتند از: قالي بافي، خورجين بافي، سوزن بافي، كرك بافي،سكه و دگمه دوزي، خامه دوزي، چادر بافي، پريوار دوزي،سياه دوزي، سفال سازي و زينت آلات (جواهر سازي)كه در بين بيشتر خانوادهها معمول است. انواع محصولات صنايع دستي استان بعنوان سوغاتيهاي ارزشمنديبشمار ميروند.
موزه ها
موزه زاهدان، زاهدان
قزوین
معرفی
موقعيت جغرافيايي،استان قزوين
استان قزوين از نظر جغرافيايي، مانند پلي پايتخت كشور را به مناطق شمالي و غربي كشور متصلميكند كه طي نيمقرن اخير به يكي از قطبهاي مهم توسعه كشور تبديل شده است. استان قزوين در سال 1375از استان تهران منفك شد و همراه با شهرستان تاكستان از استان زنجان به عنوان استان قزوين در تقسيماتكشوري جاي گرفت. شهرستان قزوين و تاكستان محدوده سياسي - اداري اين استان را تشكيل ميدهند. در سال1375 استان قزوين 968257 نفر جمعيت داشته است.
از اين تعداد 11/57 درصد در نقاط شهري و 89/42درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند. نسبت جنسي جمعيت استان برابر 101 است. استان قزوين از نظرموقعيت طبيعي به دو بخش كوهستاني و دشتي تقسيم ميشود. منطقه كوهستاني آن در شمال استان قرار دارد ودرههاي البرز نيز در دامنههاي جنوبي آن كشيده شدهاند.
آب و هوا،استان قزوين
آب و هواي استان قزوين در نواحي شمال سرد و در نواحي جنوب معتدل است. و لذا در نواحيشمالي زمستان سرد و پربرف با تابستان معتدل و در نواحي دشتي، زمستان نسبتاً سرد و تابستان گرم دارد.
تاريخ و فرهنگ،استان قزوين
قدمت و سابقه تاريخي منطقه قزوين به دوران حكومت مادها در قرن نهم پيش از ميلاد ميرسد.در آن زمان ناحيه قزوين مورد تاخت و تاز اقوام مختلف از جمله ديالمه طبرستان قرار ميگرفت. قزوين در اوايلدوران اسلامي محل استقرار نيروهاي فاتح عرب بود و در اوايل دوره صفوي به پايتختي انتخاب شد. در دورهقاجار و معاصر نيز به دليل نزديكي به تهران از كانونهاي مهم حكومتي محسوب ميشد. شخصيتهايبرجسته ادبي و اجتماعي مانند عبيد زاكاني، علامه قزويني، علامه دهخدا و عارف قزويني از شاعران توانايدوران مشروطيت از اين شهر برخاستهاند
صنايع دستي و سوغاتي ها ،قزوين
صنايع دستي و سوغاتيهاي استان قزوين عبارتند از، سنگهاي (حكاكي و حجاريشده)، كاشي سازي، آيينه سازي، منبت كاري، گچبري، قاليبافي، خوشنويسي و خطاطي
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
برجهاي آرامگاهي خرقان ، قزوين
درسر در ورودي برج كتيبهاي با مضمون "به تاريخ سنه ستين و اربعمائه (460) عمل محمد بن مكر الزنجانيالقبه" كار شده است. بناي برج غربي نيز هشت ضلعي است كه ستونهاي مدوري دارد. گنبد خارجي اين بنارگههاي برجسته آجري دارد و قسمت بالاي ساقه گنبد را با نقشهاي هندسي بسيار زيبا تزئين كردهاند كه در زيرآن، كتيبهاي باريك كار شده است. كتيبهاي نيز بر سردر آن با مضمون "عمل ابوالمعالي بن مكر الزنجاني به تاريخسنه و ثمانين و اربعائه" اجرا شده است.
آرامگاه حمدالله مستوفي ، قزوين
در چوبي آرامگاه در غرب آن قرار دارد. خود قبر درسردابي است كه روي آن، اتاق چهارگوشي ساختهاند. ازاره اين اتاق از كاشي فيروزهاي ساده است و زير پايههايگنبد، دورتادور، كتيبهاي جاي دارد كه در آن سوره مباركه دهر را با خط نسخ گچبري كردهاند. كف اين اتاق صافاست و سطح آن با سنگهاي معمولي فرش شده است.
سقف اتاق نيز گنبدي است و از كتيبه به بالا، با آجرساخته و بندكشي شده است. در ورودي با رنگ لاجوردي بندكشي شده است. مقرنس سازي دورتادور دايرهپائين گنبد غالباً ريخته و دوباره بازسازي شده است. زيرمقرنس سازي، كتيبهاي از كاشي لاجوردي جاي دادهاندكه در آن، به خط نستعليق زندگينامه حمدالله مستوفي، به اختصار بيان شده است.
قيصريه قزوين چهار در دارد. درف شمالي به تيمچه سرباز، درف جنوبي به تيمچه سرپوشيده، درف شرقي به سرايوزير و درف غربي به چهار سوق كوچكي متصل ميشود. بازارچه سعد السلطنه نيز از آثار قديمي بازار قزوين استكه هشتي بسيار زيبايي دارد. اهم قسمتهاي بازار قزوين عبارتند از:
تيمچه سرباز: بناي دو طبقه تيمچه سرباز در شمال قيصريه قرار دارد. در ورودي اين تيمچه داراي قوس كليلاست. لچكيهاي طاقنماي حجرههاي آن با كاشيهاي زرد و صورتي صحنههاي شكار، گل و بوته و پرندگان رانشان ميدهد. درها نيز افرسيهاي چوبي بسيار زيبايي دارند.
تيمچه سرپوشيده: اين تيمچه در جنوب قيصريه قرار گرفته و سقفي پوشيده دارد. اين تيمچه نيز در دو طبقهساخته شده و حجرههائي در اطراف دارد.
تيمچه حاج سيد كاظم: اين تيمچه در ميان بازار، روبروي راسته سراجها واقع شده و هم اكنون مركز چرم فروشيبازار قزوين است.
تيمچه رضوي: اين تيمچه توسط حاج سيد ابوالقاسم رضوي اصفهاني ساخته شده و اينك در دست بازماندگاناوست و به چوب فروشي تبديل شده است.
تيمچه درويش مهدي: اين تيمچه در ميان چهار سوق بزرگ و در برابر درف جنوبي سراي ضرابخانه واقع شده كهقبلاً جايگاه شاهين سازها بود و اينك بار فروشي است.
تيمچه حاج محمد تقي: اين تيمچه توسط حاج محمد تقي يزدي ساخته شده و بازار آهنگرها بوده است كهاينك به بار فروشي تبديل شده است.
درياچه اوان، قزوين
جبهه غربي: از طريق قزوين و معلم كلايه و شمس كلايه و اوان.
جبهه شمالي: از طريق تنكابن، شيررود، دره رودخانه چالك رود و سرچشمه رودخانه چالك رود.
جبهه جنوب غربي: از طريق گردنه سيالان و گردنه گرم كوه.
مسجد النبي ، قزوين
ايوانهاي چهارگانه با كاشيهاي ميناييتزئين شده و در هر ايوان، كتيبهاي از كاشي لاجوردي به خط نسخ كار گذاشته شده است. در بالاي ايوان شمالي،مأذنه وسيعي وجود دارد. مقصوره بلندي با طرحي مربع به ايوان جنوبي متصل است كه ازارههاي آن با سنگ وديگر بخشهاي آن با گچ سفيد پوشيده شده است. ازاره مقصوره محراب ديوار جنوبي از سنگ مرمراست كه با كاشيهاي مينايي رنگارنگ تزئين شده است. گنبد عظيم مقصوره از داخل گچكاري و از خارجكاشيكاري شده است
تالار جنوبي نه دهانه ارسي كشويي مشبك با شيشههاي رنگي بسيار زيبا دارد و سقف آن نيز تزئيناتنقاشي همراه با آيينه كاري دارد. تالار مياني داراي طاقچهها و رفهاي كاسهاي مزين به آيينهكاري و گچبريهايبسيار زيباست. اين تالار با دو پنج دري به تالارهاي شمالي و جنوبي متصل ميشود. در نيم دايره بالاي پنج دريكه به ايوان شمالي راه مييابد بروج دوازده گانه نقش شدهاند.
سقف اين تالار تزئينات گچبري همراه با آيينه كاريو نقاشي روي چوب دارد. در زير تالارها، بخشهايي چون سردابه، زير زمين، شربت خانه، انبار و آشپزخانهساخته شدهاند كه به حياطهاي شمالي و جنوبي راه دارند. ديواره جبهه شمالي حياط جنوبي سنگي است ونقشهاي برجسته فراواني دارد.
مسجد جامع كبير ، قزوين
قديميترين قسمت مسجد، بناي كوچك گنبد داري است كه به دهليز درف شرقي مسجد راه دارد.اين بنا از خشتهاي بزرگ خام و گفل ساخته شده و تاق هاروني يا مقصوره كهن ناميده ميشود. اين بنا در سال192 ه . ق به دستور هارون الرشيد احداث شده است. دومين بخش بناي مسجد از لحاظ تاريخي گنبد آجري دوپوسته دوره سلجوقي و شبستان بي مانند آن است كه يكي از شاهكارهاي معماري قرن ششم هجري قمريمحسوب ميشود.
اين شبستان را مقصوره خمار تاشي گويند و در فاصله سالهاي 509-500 ه . ق احداثشده است. در اين مقصوره پنج عدد كتيبه وجود دارد. امير خمارتاش در دو سوي مقصوره دو شبستان ديگر نيزساخته است كه امروزه به آتشكده معروفند. ايوان و صفه بلند جلو شبستان گنبددار سلجوقي در دوره صفويه ودر سال 1069 ه . ق ساخته شدهاند.
در راهرو اين ايوان دو ستون عظيم قرار دارد كه بر هر يك لوحههايي ازسنگ مرمر نصب گرديده است. ايوان غربي، ايوان شمالي و دو مناره آن به احتمال قوي از بناهاي دوره صفوياست. ايوان شمالي و منارههاي آن بارها تعمير و مرمت شده است.
زنجان
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان زنجان كه آنرا «فلات زنجان» نيز مينامند در ناحيه مركزي شمال غرب ايران واقع شده است.زنجان، ابهر و خدابنده شهرستانهاي استان زنجان را تشكيل ميدهند. استان زنجان از دو منطقهكوهستاني و جلگهاي تشكيل شده است مناطق كوهستاني آن كه اغلب قلل مرتفع دارند در نواحي شماليشهرستان زنجان قرار دارند و مناطق جلگهاي يا دشتهاي آن نيز ساير نقاط استان را در بر ميگيرد. در ناحيهجنوبي زنجان، دشت آبرفتي نسبتاً مسطح و وسيعي وجود دارد كه به ارتفاعات سلطانيه در شمال و ارتفاعاتقيدار در جنوب محدود ميشود. در استان زنجان رودخانههاي متعددي جريان دارند كه مهمترين و پرآبترينآنها رودخانه «قزل اوزن» است .
جمعیت استان
در آبانماه 1375، استان زنجان 900890نفر جمعيت داشته است كه از اين تعداد 62/47 درصد در نقاط شهري و 37/52 درصد در نقاط روستاييسكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند. نسبت جنسي جمعيت استان 3/101 است.
تاريخ و فرهنگ
استان زنجان يكي از نواحي تاريخي سرزمين ايران است. آثار دوران پيش از تاريخ (هزاره هفتم تااوايل هزاره سوم قبل از ميلاد): در اين منطقه شناسايي شده است. استقرارهاي انساني منطقه ايجرود زنجان درهزاره سوم و دوم پيش از ميلاد حكايت از شكوفايي و تداوم تمدن فلات مركزي ايران در اين ناحيه دارد. ارزيابيآثار نقوش سياهرنگ در روي سفالهاي نخودي مكشوفه، ارتباط و ادامه تمدنهاي تپه حصار دامغان، تپه سيلككاشان و ايجرود زنجان را نشان ميدهد. بارزترين آثار دوره تاريخي (هزاره دوّم ق . م تا قرن هفتم ميلادي)، نوعي سفال خاكستري رنگ سياه است كهبا همزماني مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه مطابقت دارد. ظروف سفالي قوري مانند با لوله نسبتاً بلندي كهبا مراسم تدفين اموات ارتباط داشت، در كليه قبور اين دوره كشف شده است. طبق مدارك آشوريها، اين منطقهدر قرن نهم ق. م «آنديا» نام داشته و به احتمال ضغيف اقوام ساكن آن با اقوام لولوبيها وگوتيهاي دامنههايزاگرس ارتباط داشتهاند. سكههاي دريك و ريتون كه در خدابنده كشف شده از آثار دوران حكومت هخامنشياست. در دوران اشكانيان و ساسانيان، درههاي زنجان رود و قزل اوزن از رونق بيشتري برخوردار بود. از مهمتريناثر اين دوران ميتوان به آتشكده تشوير اشاره نمود. دوران اسلامي (از قرن هفتم تا نوزدهم ميلادي برابر قرن اولتا چهاردهم هجري): با فتح ايران در زمان خلافت عثمان آغاز ميشود. متون و آثار موجود نشان ميدهد كه اينمنطقه در سراسر دوران اسلامي به ويژه در قرون چهارم تا هشتم هجري قمري در دوران حكومت لنگريان،سلجوقيان و ايلخانيان از شكوفايي اقتصادي، فرهنگي و هنري جالب توجهي برخوردار بوده است.يكي ازدلايل انتخاب سلطانيه به پايتختي، رونق اقتصادي اين منطقه در قرون هفتم و هشتم هجري قمري بوده است.اين منطقه در حمله مغول آسيب فراوان ديد، ولي در دوره سلطان محمد خدابنده، سلطانيه به بزرگترين پايتختدولت ايلخاني و سرزمين اسلامي تبديل شد. به فرمان اولجاتيو، بارويي به دور سلطانيه كشيده و در وسط آن،قلعه بزرگي ساخته شد . اولجاتيو گنبد بزرگي بعنوان مقبره خود بنا كرد كه همان گنبد معروف خدابنده است. درزمان اولجاتيو، شهر سلطانيه بعد از تبريز يكي از مهمترين شهرهاي ايلخانان بود
پس از انقراض حكومت ايلخاني به دست سربداران درقرن نهم هجري قمري، منطقه زنجان نيز، در فتنهتيمور لنگ بشدت تخريب شد. در دوران حكومت صفويه و قاجاريه، بويژه در دوران حكومت شاه طهماسب وآغامحمد خان قاجار، رونق نسبي اقتصادي و فرهنگي در زنجان برقرار بوده است .
آب و هوا
استان زنجان تحت تأثير ناهمواريها و تماس غير مستقيم با تودههاي هواي مرطوب غربي و شمالي،دو نوع آب و هواي متفاوت دارد : آب و هواي كوهستاني زمستانهاي سرد و پر برف وتابستانهاي معتدل دارد وآب و هواي گرم و نيمه مرطوب منطقه طارم عليا تابستانهاي گرم و زمستانهاي ملايم دارد و رطوبت و ميزانبارندگي آن نيز بالا گزارش شده است. ميزان بارندگي در بهار و زمستان بيشتر از ساير فصول است. مدت ماههايخشك استان نسبتاً زياد و بادهاي سرمه (مه) و گرم، مهمترين بادهاي استان هستند. فصل بهار و تابستان،مناسبترين زمان سفر به اين استان است .
صنايع دستي و سوغاتي ها
صنايع دستي و سوغاتي هاي زنجان عبارتند از چاقوهاي ساده و مركب ،فرش،چاروق و مليله كاري،نقره كاري و انواع گليم و جاجيم .
موزه ها
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
گنبد سلطانيه ابهر
در طبقه آخر، پا طاق گنبد و پايه هاي هشت ضلعي مناره ها قرار دارند، ورودي سردابه در ايوان ضلع جنوبي قرار گرفته است طرح سردابه بسيار پيچيده و شامل هفت واحد حجمي است كه با يكديگر ارتباط فضايي ندارند ، عمده ترين عنصرهاي تزئيناتي گنبد سلطانيه عبارتند از تزئينات آجري ، گچبري ، كتيبه نويسي و كاشيكاري كه همگي با هم و با هماهنگي جالب توجهي سامان يافته اند طولاني ترين كتيبه اين بناي تاريخي كتيبه اي است كه در فاصله سيصد و شصت سانتيمتري از كف گنبد نوشته شده و به سوي ايوانها و جرزها ادامه يافته است در اين كتيبه سوره فتح به خط زيباي ثلث نوشته شده است، در طبقه دوم كتيبه اي وجود دارد كه در آن آيه صد و بيست و پنج سوره مباركه بقره به خط كوفي نوشته شده است.
مجموعه آثار كندهكاري اين محل، يادگار هنرمندان چيني است كه به فرمان اولجايتو از چين فراخواندهشدهبودند. براساس فرضيهاي، غارهاي داش كسن در دوره تاريخي جدا از هم مورد استفاده قرار گرفته است. دردوره نخستين، اين غار نيايشگاه آيين مهر پرستي در عهد ساساني بوده است
دوره دوم كه نقشهاي اژدها، برگمو، پيچك و طرحهاي اسليمي يادگار آن دوره است، به دوران فرمانروايي ايلخانان تعلق دارد. در نتيجه برش وانتقال سنگ به حصار ارگ سلطانيه، فضاي لازم جهت كندهكاري و دخمه سازي در اين محل فراهم شده و اينمكان با اندكي تغييرات به آرامگاه تبديل شده است .
سمنان
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان سمنان با ۹۵۸۱۵ كيلومتر مربع وسعت در شرق استان تهران قرار دارد. سمنان، شاهرود، دامغان و گرمسار چهار شهر معروف اين استان ميباشند.استان سمنان در دامنههاي جنوبي سلسله جبال البرز واقع شده كه ارتفاع آن از شمال به جنوب كاهش مييابد و بهدشت كوير منتهي ميشود. اين استان به دو بخش كوهستاني و دشتهاي پايكوهي تقسيم ميشود. نواحي كوهستاني آن توانهاي معدني و گردشگاهي مناسبي دارد و دشتهاي پايكوهي آن نيز شهرهاي بسيار قديمي ايران را در ميان خود جاي داده است.
جمعیت استان
استان سمنان در سال ۱۳۷۰ حدود ۴۵۷ هزار نفر جمعيت داشته است كه ۱/۶۱ درصد آن شهرنشين و ۴/۳۸ درصد آن روستانشين بوده است. شهر سمنان مركز استان سمنان وشهر شاهرود از نظر جمعيت بزرگترين شهر استان است. نسبت جنسي جمعيت استان ۱۰۵ ميباشد.
تاريخ و فرهنگ
استان سمنان از يادگارهاي تقسيمات شانزده گانه اوستايي دوران باستان است. در تمام دورهمادها و هخامنشيان جزو ايالت بزرگ پارت يا پرتو به شمار ميرفت و در زمان ساسانيان نيز اهميت ويژهاي داشته است. ناحيه سمنان در دورههاي بعد از اسلام جزو سرزمين تاريخي قومس (كومش) به شمار ميآمد ايناستان با قدمتي بيش از دو هزار سال، بستر جنگها، شكستها و پيروزيهاي بيشماري بوده است. جاده ابريشم از وسط استان سمنان عبور ميكرده است و آثار متعدد تاريخي از جمله كاخها، عمارات، قلعهها،كاروانسراها، آب انبارها، برجها و باروها و... در اين استان به جا ماندهاند. كاخهاي آغا محمد خان و فتحعلي شاه در دامغان، قصرهاي شاه عباس، عينالرشيد و حرمسراي سلطنتي در گرمسار، عمارت دختر ناصرالدين شاه در دامغان قلعههاي سارو، كوشمغان و پاچنار در سمنان، قلعههاي لاسگرد و بنكوه در گرمسار و... از جمله اين آثارديدني و تاريخي است.
استان سمنان اماكن و بناهاي مذهبي و زيارتي متعددي را در خود جاي داده است. مسجدسلطاني، مسجد جامع، مسجد تاريخانه دامغان، مسجد جامع بسطام و... از آن جمله هستند.
استان سمنان از نظر جاذبههاي طبيعي يكي از مناطق جالب توجه ايران است. حواشي رودخانهها،چشمههاي آب معدني و طبيعي، تفرجگاهها، جنگلها و فضاهاي سبز، مناطق حفاظت شده، قلهها وارتفاعات، غارها و جاذبههاي ويژه كويري از جمله اين عناصر زيباي طبيعي هستند.
استان سمنان از لحاظ آداب و رسوم و كنشهاي فرهنگي مردم، كانون گوناگوني هاست. انجام مراسم مربوط به اعياد ملي و مذهبي، ازدواج وهمسر گزيني، سوگها و عزاهاي خصوصي و مذهبي و ساير كنشهاي فرهنگي مردم عليرغم تفاوتهاي محسوسي كه با ساير نقاط با هم دارند، بسيار ديدني و جالب توجه است. اين استان مهد شعرا و دانشمنداني همچون منوچهري دامغاني، ابن يمين فرومدي، فروغي بسطامي، يغمايي جندقي، ذوقي بسطامي و عارفان و دانشمنداني چون بايزيد بسطامي، شيخ ابوالحسن خرقاني، شيخ علاءالدوله سمناني، شيخ سكاك و بيبيمنجمه سمناني بوده است. از مشاهير متاخر نيز ميتوان به حاج علي سمناني، فيض سمناني، ذبيح الله صفا وعلي معلم اشاره كرد.
از آداب و رسوم قابل ذكر اهالي استان سمنان ميتوان به نپوشيدن جامه سياه در هنگام عزاداري اشاره كرد. اين موضوع ظاهراً نمايانگر انزجار مردم اين ديار از پرچم سياه عباسيان است.
آب و هوا
آب وهواي استان سمنان در نواحي كوهستاني سرد، در دامنه كوهها معتدل و در حواشي كوير گرم است. آب و هواي شهر دامغان به علت وزش بادهاي شديد شمالي و بارندگيهاي ناشي از بادهاي نواحي گرگان و مازندران زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل دارد. شهر سمنان تابستانهاي گرم و زمستانهاي معتدل دارد. آب و هواي شاهرود در قسمتهاي شمالي سرد و در قسمتهاي مركز معتدل و در قسمتهاي جنوبي گرم است. شهر گرمسار تابستانهاي بسيار گرم و زمستانهاي نسبتاً سرد و باراني دارد. گرمسار در ناحيه صحرايي و خشك قرار دارد.
صنايع دستي و سوغاتيها
انواع صنايع دستي و سوغاتيهاي استان سمنان عبارتند از: قالي، گليم، كارهايدستي، انواع قلمكار، انواع سفال، سراميك و انواع دستبافتهها كه در فروشگاههاي صنايع دستي و بازار عرضهميشود.
موزه ها
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
تپه تاريخي ناسار (نوحسار) - سمنان
مسجد تاريخانه - سمنان
خراسان شمالی
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان خراسان شمالى ۲۸۴۳۴ كيلومتر مربع مساحت دارد . آشخانه، اسفراين، بجنورد، جاجرم، شيروان و فاروج مجموع شهرستان هاى اين استان هستند. مركز استان خراسان شمالى، شهرستان بجنورد است. استان خراسان شمالى از نظر موقعيت طبيعى به دو بخش شمالى و جنوبى تقسيم مي شود. بخش شمالى كوهستانى است كه در نواحى پست آن، دشت هاى حاصلخيزى ايجاد شده و شرايط مناسبى براى توسعه كشاورزى و دامدارى فراهم آمده است. بخش جنوبى آن از دشت هاو تپه هاى كم ارتفاع تشكيل شده كه با فقر پوشش گياهى مواجه است.
جمعیت استان
استان خراسان شمالى در سال 1375، حدود ۷۰۰۰۰۰ نفر جمعيت داشته است. از اين تعداد حدود 56 درصد در نقاط شهرى و 43 درصد در نقاط روستايى سكونت داشته و بقيه غير ساكن يا عشاير بوده اند.
تاريخ و فرهنگ
استان خراسان شمالى، كه در گذشته بخشى از خراسان بزرگ بود، همواره عرصه دايمى ظهور و سقوط قدرت ها و حكومت ها در تاريخ گذشته ايران بوده است. در اين سرزمين پهناور اقوام و حكومت هاى ترك و تازى و تاتار، غز و قجر و قبچان، مغول، تركمن و افغان حوادثى بى شمار آفريده اند. جغرافيدانان قديم، سرزمين ايران بزرگ (ايرانشهر) را به هشت اقليم تقسيم كرده بودند كه خراسان بزرگترين و آبادترين اقليم آن بوده است. اين استان در زمان ساسانيان بوسيله يك اسپهبد اداره مي شد كه به او «پادگوسبان» مي گفتند و چهار تن مرزبان تحت فرمان وى بودند كه هركدام يكى از چهار قسمت خراسان آن روز را اداره مي كردند. خراسان در دوران اسلامى به چهار قسمت تقسيم مي شد كه هر قسمت آن بنام يكى از چهار شهر بزرگ نيشابور، مرو، هرات و بلخ ناميده مي شد. در سال 31 ه.ق اعراب روانه خراسان شدند و طى همين دوره ساكنين خراسان به دين اسلام گرويدند. سرزمين خراسان تا سال 205ه.ق در تصرف خاندان بني عباس بود. ولى در سال 283 ه.ق سال 283ه.ق بدست طاهريان، استقلال يافت و در سال 287 ه.ق جزو قلمرو سامانيان گرديد. در سال 384 ه.ق سلطان محمود غزنوى خراسان را متصرف شد و در سال 429 ه.ق طغرل اول سلجوقى نيشابور را تصرف كرد. سلطان محمود غزنوى چندين بار با سلجوقيان جنگيد و تركان غزنوى، سلطان سنجر سلجوقى را به سختى شكست دادند. در سال 552 خراسان به تصرف خوارزمشاهيان درآمد و در قرن هفتم هجرى قمرى بر اثر حملات مغول ها، اين سرزمين ضميمه متصرفات ايلخانان مغول گرديد. در قرن هشتم هجرى، سربداران پرچم استقلال را در سبزوار برافراشتند و در سال 873 ه.ق خراسان به تصرف امير تيمور گوركانى درآمد و شهر هرات نيز پايتخت اعلام شد. در سال 913 ه.ق خراسان به تصرف ازبكان درآمد. پس از مرگ نادرشاه افشار (1160 ه.ق)، خراسان به تصرف افاغنه درآمد و در دوران قاجاريه با دخالت و حمايت استعمار انگليس از افاغنه به منظور حفظ سرحدات هندوستان، سرانجام عهدنامه پاريس (1273 ه.ق) منعقد گرديد و ايران متعهد گرديد كه در امور داخلى افغانستان دخالتى نداشته باشد و در همين دوره خراسان به دو قسمت تقسيم شد: قسمت شرقى در افغانستان تحت الحمايه انگليس شد و قسمت غربى در تصرف ايران باقى ماند. به عبارت ديگر، پرجمعيت ترين نواحى خراسان از ايران جدا شد.
استان خراسان شمالى امروز از نظر جاذبه هاى طبيعى يكى از مناطق ديدنى ايران است. درياچه هاى كوچك چشمه هاى طبيعى و آب معدنى، تفرجگاه ها، مناطق حفاظت شده، ارتفاعات و قله ها و ... از جاذبه هاى اين منطقه به شمار مي روند.
آب و هوا
استان خراسان شمالى در ناحيه معتدل شمالى قرار گرفته و بطور كلى آب و هوايى متغير دارد. دماى هواى استان از سمت شمال به سمت جنوب افزايش مي يابد، ولى از ميزان بارش سالانه آن كاسته مي شود. نواحى مرتفع استان آب و هواى سرد كوهستانى دارند. برخى مناطق بجنورد، شيروان و نواحى جنوب آلاداغ و قسمت هايى از شهرستان هاى اسفراين و جاجرم داراى آب و هواى معتدل است.
صنايع دستي و سوغاتي ها
معروفترين سوغاتي استان خراسان شمالی زعفران است.مهمترين محصولات صنايع دستي استان خراسان عبارتند از : انواع فرش وگليم،انواع محصولات ابريشمي، شعربافي، نمد، پشم ريسي، پيكره هاي سنگي، سنگ فيروزه، كارهاي دستي سراميكي و ني بافي ميباشد.ساير محصولات دستي عبارتند از: گيوه، چاروق، كارهاي چوبي و فلزي، نقاشي بر روي چرم، انواع مهر و تسبيح و بافته هاي مربوط به نشانهها و پرچم هاي مذهبي.
موزه ها
موزه حيات وحش بجنورد
خراسان جنوبی
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان خراسان جنوبى، با مساحتى معادل ۹۰۰۰۰ كيلومترمربع در شرق ايران قرار دارد. اين استان از شمال به خراسان رضوى، از شرق به كشور افغانستان، از جنوب شرقى به استان سيستان و بلوچستان، از جنوب غربى به استان كرمان و از غرب به استان يزد محدود مي باشد. خراسان جنوبى 4 شهرستان دارد كه عبارتند از: بيرجند، قاينات، سربيشه و نهبندان.
جمعیت استان
براساس آخرين آمار (1375) جمعيت اين استان ۶۰۰۰۰۰نفر برآورد شده است.
تاريخ و فرهنگ
خراسان جنوبى در گذشته بخشى از سرزمين قهستان (معرب كوهستان) بود.قهستان در گذشته به ولايات جنوب خراسان اطلاق مى شد، كه از شمال شرق تا هرات و از غرب و جنوب تا كويرلوت و سيستان امتداد داشت و مركز آن «قاين» بود.در روايات اساطيرى بناى قهستان را به سام ابن نريمان نسبت داده اند و آن را بخشى از قلمرو فريدون پيشدادى مى دانند. در اين منطقه روستاهايى با نام هاى سلم آباد، فريدون، گيو و... وجود دارند كه مؤيد اين روايات هستند.براساس كتيبه هاى به جا مانده از دوره هخامنشى و به گفته بعضى از مورخان يونانى، قهستان سكونت گاه قوم ساگارت، از اقوام آريايى بود. هرودوت مورخ يونانى مى نويسد: آن ها در رديف اقوام شرقى هستند و از سكنه ساتراپ چهاردهم هخامنشيان به شمار مى روند.از اواخر قرن پنجم هجرى قهستان به يكى از مراكز مهم فعاليت فرقه اسماعيليه به رهبرى حسن صباح تبديل شد. زيرا از آنجايى كه اين ناحيه از موقعيت مناسب اقليمى و طبيعى برخوردار نبود و مورد بى توجهى حكومت هاى مركزى بود، براى فعاليت هاى فرقه اسماعيليه داراى شرايط مساعدى بود. لذا، بعد از منطقه الموت، قهستان به مهم ترين مركز فعاليت اسماعيليان تبديل شد، كه قلمروى در حدود ترشيز (كاشمر) تا نه (نهبندان) را دربرمى گرفت.صفويان،كه به امر تجارت اهميت زيادى مى دادند،باعث رونق و گسترش تجارت در اين منطقه شدند و همچنين امنيت نسبتاً پايدارى در آن حوالى ايجاد كردند.در آن زمان بيرجند،كه قصبه اى بيش نبود به عنوان حاكم نشين قاينات برگزيده شد و خاندان اميريه علم كه خود را به حازم بن خزيمه منتسب مى كردند،در رأس آن قرار گرفتند و بعدها در كليه تحولات صفحات شرقى و جنوب شرقى ايران نقش فعالى را ايفا نمودند.خراسان جنوبى تا 1383، بخشى از استان پهناور خراسان بود، ولى در اين سال براساس تقسيمات جديد كشورى، از آن منفك شد و خود مستقلاً به استان مجزايى تبديل گرديد.
آب و هوا
استان خراسان جنوبى،ناحيه اى خشك و گرم است،كه از نظر موقعيت طبيعى به دو منطقه كوهستانى و دشتى تقسيم مى شود. مناطق كوهستانى عمدتاً در شمال وشمال شرقى آن قرار دارند، و مناطق دشتى و هموار آن در قسمت هاى جنوب، غرب و جنوب شرقى قرار گرفته اند. استان خراسان جنوبى جزو ناحيه گرم و خشك محسوب مى شود و بيش تر نواحى آن اقليمى خشك دارد و تنها نواحى كوهستانى آن از آب و هواى معتدل برخوردار است. آب و هواى استان را مى توان به شرح زيرتقسيم بندى نمود:آب و هواى نيمه بيابانى معتدل، كه مناطق شمالى و شمال شرقى استان رادر برمى گيرد. آب وهواى گرم و خشك بيابانى، كه مناطق جنوب و غرب استان را در برمى گيرد.بيش ترين درجه حرارت استان در تابستان ها 40 درجه سانتى گراد بالاى صفر و كم ترين آن در زمستان ها 10 درجه زير صفر است. متوسط بارندگى استان نيز در حدود 200 ميليمتر در سال است .
صنايع دستي و سوغاتي ها
قالى بافى-بيرجند
استان خراسان جنوبى يكى از مهم ترين مراكز قالى بافى ايران محسوب مى شود و از جمله نقاطى است كه ساليانه مقدار زيادى از توليدات آن با نام قالى بيرجند به خارج كشور صادر مى شود. تعداد زيادى قالى قديمى اين منطقه از گذشته ها به يادگار مانده است كه برخى از آنها در موزه فرش ايران و مجموعه آستان قدس رضوى نگه دارى مى شوند. اكثر اين قالى ها را در روستاى درخش، كه در هشتاد كيلومترى شهر بيرجند قرار دارد، بافته اند.
امروزه يكى از مهم ترين مراكز توليد قالى استان روستاى «مود» است كه در بيست و نه كيلومترى شهر بيرجند قرار دارد. قالى هاى بافته شده در «مود» از آنچنان شهرتى در بازارهاى جهانى برخوردار است كه قالى بيرجند را به نام «مود» مى شناسند. اين شهرت به خاطر مرغوبيت قالى «مود» است، كه با استفاده از پشم محلى، رنگرزى سنتى و بافت خوب آن حاصل مي شود.
از جمله نقش هايى كه در قالى هاى اين منطقه مورد استفاده قرار مى گيرد، مى توان به ريزه ماهى، خشتى، پرطاووسى (چهارشعله ،بته جغه)، سى و سه كله، نقش ساده و... اشاره كرد.
پارچه بافى-بيرجند
پارچه بافى از جمله صنايع دستى بوده است كه از گذشته هاى دور در خراسان جنوبى رواج داشته و در حال حاضر نيز عليرغم فراگيرى صنايع پارچه بافى مدرن، كم و بيش به حيات خود ادامه مى دهد. قديفه، بفبند، چادرشب، سارق، صافى، دستارخوان، چهارپوشاله، كرباس،لنگ، سفره توتى و حوله از انواع پارچه هاى نخى هستند كه در اين منطقه بافته مى شوند.
سبدبافى-بيرجند
سبدبافى يكى از هنرهاى سنتى است كه از ديرباز در برخى از نقاط اين خطه متداول بوده است. در ساخت انواع سبد از ساقه هاى نازك بيد، بادامشك (بادام كوهى)، گز و همچنين از ساقه هاى غلات،بويژه ساقه گندم و جو استفاده مى شود.
انواع سبدهايى كه بافته مى شوند عبارتند از: سبد معمولى، شلغم شوى، گربه تاز، قفس پرندگان، كباره، كالك بيز و غيره.
سفالگرى-بيرجند
يكى از صنايع قديمى كه در بعضى از مناطق استان رواج دارد، صنعت سفالگرى است. روستاى «شاهزيله» در منطقه خوسف، از جمله نقاطى است كه انواع وسايل سفالى در آن جا ساخته مى شود. سفال هاى اين منطقه غالباً بدون لعاب و كاربردى هستند.
از ديگر صنايع دستى و هنرى اين استان مى توان به جاجيم بافى، گليم بافى، نمدمالى، زيلو بافى، زرگرى، سوزن دوزى، آجيده دوزى، ابريشم دوزى، خامه دوزى، مليله دوزى، قلاب بافى و... اشاره كرد.
موزه ها
موزه مردم شناسى - بيرجند
موزه شهدا-بيرجند
موزه مشاهير و مفاخر ملى - بيرجند
موزه علوم و تاريخ طبيعى-بيرجند
موزه وقف - بيرجند
بوشهر
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان بوشهر حدود ۲۷۶۵۳ كيلومتر مربع مساحت و ۶۰ كيلومتر ساحل دارد و در شمال خليج فارسدر جنوب ايران واقع شده و اهميت سوق الجيشي و اقتصادي قابل توجهي دارد. شهرستانهاي بوشهر،تنگستان، دشتستان، دشتي، دير، ديلم، كنگان و گناوه در اين استان قرار دارند و مركز سياسي - اداري آن، شهربوشهر است.
استان بوشهر از نظر موقعيت طبيعي از دو قسمت جلگهاي و كوهستاني تشكيل شده است. قسمت جلگهايآن در امتداد خليج فارس كشيده شده است. اكثر شهرها و مراكز جمعيتي استان در محدوده اين جلگهها استقراريافتهاند. قسمت كوهستاني استان، از دو رشته كوه گچترش و نوكند تشكيل شده كه در سراسر طول استان بهموازات هم امتداد يافتهاند
جمعیت استان
استان بوشهر در سال ۱۳۷۵ حدود ۷۴۳۶۷۵ نفر جمعيت داشته است. از اين تعداد ۰۵/۵۳ درصددر نقاط شهري و ۷۶/۴۴ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتند و بقيه غير ساكن بودهاند.
تاريخ و فرهنگ
استان بوشهر به علت موقعيت استراتژيكي مناسب براي احداث پايگاه دريايي و بندرگاه، مورداستفاده پادشاهان عيلام قرار گرفته بود. در زمان هخامنشيان سرزمين بوشهر جزو ساتراپ پارس بود. خليجفارس و به تبع آن استان بوشهر، به دليل موقعيت سوق الجيشي و اهميت اقتصادي و بازرگاني، در طول تاريخهمواره از سوي كشورها و دولتها براي تبادل علم و ثروت و گسترش قدرت سياسي مورد توجه قرار گرفتهاست. اولين يورش دولتهاي اروپايي به سواحل خليج فارس در سال ۱۵۰۶ ميلادي با حمله پرتغالي برايمقابله با تجار مصري و ونيزي صورت گرفت. در سال ۱۰۳۱ هجري قمري شاه عباس صفوي با انگليسيهامتحد شد و دست پرتغاليها را از خليج فارس كوتاه كرد. از سال ۱۱۴۸ ه.ق نادر شاه بوشهر را كه دهكدهاي بيشنبود، مورد توجه قرار داد و بوشهر را به يك بندر با اسكله كشتيسازي تبديل كرد. در اواخر سلطنت نادرشاهافشار، ايران ۲۳ تا ۲۵ فروند كشتي در خليجفارس مستقر كرده بود . در دوره حكومت سلسله زند نيز اين منطقه محل كشمكشهاي سياسي بود. سلسله قاجاريه كه پس از زنديهبه روي كار آمد چندان نفوذي در خليج فارس نداشت. به همين دليل رفته رفته نفوذ انگليسيها در خليج فارسبيشتر شد و زمام امور خليج فارس و درياي عمان به دست آنها افتاد و ژنرال كنسول انگليس در بوشهر مدت ۲۰سال بر خليج فارس حكمراني كرد. اين حكمراني تا سالهاي بعد از ۱۹۱۳ ميلادي نيز ادامه داشت و درجنگهايي مابين سپاه ايران و قشون متجاوز انگليسي در زمان ناصرالدينشاه روي داد. سپاه ايران در سال ۱۸۵۷مغلوب شد و سلطه انگليسيها بر خليج فارس و استانهاي ساحلي كماكان ادامه يافت. اين شكست در سال۱۹۱۳ ميلادي نيز كه رهبري جنبش استقلال طلبانه را رئيس علي دلواري و دليران تنگستان بر عهده داشتند،مجدداً تكرار شد.
آب و هوا
آب و هواي استان در نوار ساحلي گرم و مرطوب و در قسمتهاي داخلي، گرم و خشك صحرايياست. در اين استان دو فصل محسوس وجود دارد؛ زمستان نسبتاً خنك شامل ماههاي آذر، دي، بهمن و اسفند وتابستان گرم و خشك كه ساير ماههاي سال را در بر ميگيرد. فصول پاييز و بهار اين استان بسيار زودگذر است.متوسط دماي سالانه استان ۲۴ درجه سانتي گراد گزارش شده است كه بيشترين مقدار آن در تابستان با ۵۰ درجهو كمترين مقدار آن در زمستان با ۶ درجه سانتيگراد ثبت شده است. گرماي متوسط خنكترين ماه اين استان، دردي ماه با ۱۵ درجه سانتيگراد گزارش شده است. در اين استان ما بين دهم ارديبهشت تا دهم مهرماه (حدود ۱۴۰روز) ميزان گرما به بيش از ۴۰درجه سانتيگراد ميرسد.
صنايع دستي و سوغات
انواع صنايع دستي و سوغاتيهاي استان عبارتند از: قالي، گبد، گليم، نمد، حصير،گيوه، زنبيل، سبد، جارو، سفال، قليان، مشك آب، دولچه، تور ماهيگيري و شيريني مسقطي.
موزه ها
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
كوشك اردشير - تنگارم دشتستان
غار تاريخي چهل خانه - برازجان
عمارات و خانههاي قديمي بوشهر
به طور كلي معماري خانهها با اقليم منطقه بسيار تطابق دارد. شكل عمومي آنها ساده و به سبك معماري «بيتميلاني» است. اين نوع خانهها را در بوشهر و ساير شهرهاي مهم سواحل شمال خليج فارس و نيز شمال سوريهميتوان مشاهده كرد. اهم خانههاي قديمي استان بوشهر عبارتند از:
خانه قاضي - بوشهر: اين خانه قديمي در ميان محله بهبهاني و شنبدي بوشهر واقع شده است و تزئينات وگچبريهاي در اشكال گل و بوته دارد. در ورودي اين خانه مقرنس كاري شده است و پنجرههاي نفيس منبتكاري شده با شيشههاي رنگين دارد. اين خانه به خانواده قاضي تعلق دارد.
خانه رئيس علي دلواري - بوشهر: اين خانه در 45 كيلومتري بوشهر در دلوار قرار دارد كه پس از تعبير و نوسازي بهيك مجموعه فرهنگي تبديل شده است.
عمارت ملك - بوشهر: اين عمارت به صورت مجموعه ساختماني به حدود يك قرن قبل تعلق دارد و در پنجكيلومتري شهر بوشهر در كنار ميدان بهمئي قرار گرفته است. مساحت زير بناي آن 400 متر مربع است و توسطمعماران فرانسوي ساخته شده است. بناي اين عمارت به اواخر دوران زند و اوايل دوران قاجار مربوط است.
ساحل خليج فارس - بوشهر
چهار محال بختیاری
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان چهارمحال و بختياري با 28559 كيلومتر مربع وسعت و در قلمرو مركزي رشته كوههاي زاگرسبين پيشكوههاي داخلي و استان اصفهان استقرار يافته است. اردل، بروجن، شهركرد، فارسان و لردگان 5شهرستان اين استان ميباشند. شهركرد مركز استان چهارمحال و بختياري است.
جمعیت استان
استان چهارمحال و بختياري درسال 1375 حدود 761168 نفر جمعيت داشته است كه 45 درصد آن شهر نشين، 8/54 درصد روستانشين وبقيه غير ساكن (كوچ رو) بوده است. نسبت جنسي جمعيت استان 102 نفر ميباشد.
تاريخ و فرهنگ
تاريخ سرزمين چهار محال و بختياري با تاريخ ايل بختياري در هم آميخته است. بختياريها شاخهاي ازطوايف لر هستند كه در تاريخ ايران به «لر بزرگ» مشهور شدهاند. ايل بختياري به دو دسته بزرگ هفت لنگ وچهار لنگ تقسيم ميشود. قلمرو تابستاني يا ييلاقي چهار لنگها در شمال منطقه و هفت لنگها در جنوب آنواقع است. منطقه بختياري گاهي جزء استان فارس و زماني جزء حكومت خوزستان بود.
حيات عشايري بختياريها و ويژگيهاي ناشي از اين نوع زندگي اجتماعي باعث شده است كه آثار تاريخيو باستاني اندكي در استان بوجود آيد، ولي زيباييهاي طبيعي آن كم نظير و جالب توجه است، بطوريكه هربينندهاي را مجذوب ميسازد. تالابهاي دلانگيز و زيبا، تفرجگاههاي مصفا، حواشي سرسبز رودخانهها،گلزارهاي بي نظير، چشمههاي آبگرم و معدني، آبشارهاي فرحبخش، ارتفاعات بلند، برف فراوان زمستان و دههاعنصر طبيعي ديگر، جلوههاي بسيار زيبا و ديدني فراهم آورده و زمينههاي مساعدي را براي بهره برداريهايگردشگاهي و ورزشهاي زمستاني بوجود آورده است
استان چهار محال و بختياري از لحاظ آداب و رسوم و كنشهاي فرهنگي يكي از جالبترين مناطق عشايريايران است. مراسم ويژه عشايري در ارتباط با زندگي كوچ و كوچ نشيني، انجام مراسم ويژه در اعياد ملي ومذهبي، نحوه ازدواج و همسرگزيني، چگونگي انجام سوگها و عزاهاي خصوصي و مذهبي، موسيقي و رقصبومي، نوع پوشش زنان و مردان و... از جمله جاذبههاي فرهنگي منطقه محسوب ميشوند.
آب و هوا
استان چهارمحال وبختياري در ناحيه مركزي سلسله جبال زاگرس كه از شمال غربي به جنوب شرقي امتداد دارد واقع شده است.بلندترين استان در ناحيه غربي با 4548 متر ارتفاع در قله زردكوه بختياري و پستترين نقطه آن در ناحيه شرقيچهارمحال است .كوههاي استان سرچشمه اصلي رودخانههاي دائمي زاينده رود و كارون و در سراسر سالپوشيده از برف هستند و جزو حوزههاي آبگير دائمي ايران به شمار ميروند. به دليل شيب ارتفاعات بختياريكه از شمال غربي به جنوب شرقي كشيده شدهاند، همچنين به دليل بلندي عوارض طبيعي، موقعيت جغرافياييو توپوگرافي، آب و هواي استان نسبتاً سرد است.
در ارتفاعات بالاي 2000 متر كه مساحت عمده استان را در برميگيرد ريزش برف و باران از اواسط پاييز تا فروردين ادامه دارد، ولي در مناطق پست با بيش از 40 درجهحرارت در تابستان، حجم نزولات جوي كمتر است.
فصل سرما از اواسط آبان آغاز و 4 تا5 ماه ادامه پيدامييابد. سردترين ماههاي سال، دي و بهمن است. متوسط درجه حرارت استان 3/10+ درجه سانتيگراد،حداكثر مطلق درجه حرارت 2/35+و حداقل مطلق آن 6/15- درجه سانتيگراد ميباشد. ميزان بارندگي سالانه426 ميليمتر و تعداد روزهاي يخبندان 127 روز است. از ارديبهشت تا آبان جزو ماههاي خشك و ماههاي آذر،دي، بهمن و اسفند جزو ماههاي يخبندان به شمار ميرود.
صنايع دستي و سوغاتي ها
انواع صنايع دستي و سوغاتيهاي استان چهار محال بختياري عبارتند از: قاليمعروف چال شتري، چوخا، نمد، گيوه، خورچين، گليم، سياه چادر، جاجيم، وريس يا طناب ابريشمي، كلاههاينمدي، خور، جل، پلاس و كچمه دان - گز آن نيز معروف است.
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
پل زمان خان ، شهرکرد
سنگ نوشتههاي مشروطيت (پيرغار) ، فارسان
تونل كوهرنگ ،چلگرد ، فارسان
اختلاف سطح خط الرأس كاركنان تا كف رودخانه300 متر است كه قرار بود، ارتفاع سد 50 متر و ارتفاع شكاف 250 متر ساخته شود تا آب جاري شود. براي اينهدف 15 سال كار شده كه امروزه آثار متعدد آن به يادگار مانده است و عبارتند از: برش شاه (تراشه) كه براي اينمقدار كوه بري كه در تراشه شاه عباس به عمل آمده، در حدود 5 ميليون كارگر لازم بوده است و چنانچه مورخيناظهار ميدارند 15 سال هزاران كارگر به رايگان مشغول حفر بودهاند.
اين اقدام عمراني با مرگ شاه عباسدستخوش فراموشي شد. در دهههاي گذشته تونل جديد كوهرنگ به انجام رسيد و هماكنون سه شاخه آب كارونرا به سه شاخه زايندهرود سرازير ميكند و فضايي جالب و ديدني دارد.
تالاب چغاخور ، گندمان ، لردگان
رشتهكوه زيبايكلار نيز در سمت جنوب غربي مشرف بر تالاب است كه قله آن 3830 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. تالاب رامرغزاري وسيع در بر گرفته كه مساحت آن حدود 700 هكتار برآورد شده است. اين ناحيه، آب و هوايي مرطوببا تابستانهاي معتدل و زمستانهاي سرد دارد و از نقاط ييلاق چهارمحال و بختياري محسوب ميشود. تالابچغاخور محل زيست انواع مرغابي، غاز و اردك، آنقوت، چنگر، انواع حواصيل، لكلك سفيد، خروس كولي وفلامينگو ميباشد. در اين تالاب انواعي از آبزيان نيز زيست ميكنند كه ماهي كپور و كولي از مهمترين آنهاست.
مناطق حفاظت شده و شکارگاه ها ، چهارمحال و بختياري
ستان چهار محال بختياري به دليل خصوصيات جغرافيايي كوهستاني و جنگلي يكي از مستعدترين زيستگاههاي حيات وحش كشور محسوب ميشود. معروفترين گونههاي حيات وحش اين استان عبارتند از:سمور آبي، بز كوهي، قوچ، ميش، آهو، پلنگ، خرس قهوهاي، گرگ، گراز، روباه، سگ آبي، كبك دري، كل، انواعمرغابي، چوب پا، با قرقره، هوبره، عقاب و... شمار كثيري از اين زيستگاهها در مجاورت محورهاي جهانگرديقرار دارند. اهم اين شكارگاهها عبارتند از:
منطقه حفاظت شده تنگ صياد شكارگاههاي سبز كوه، تخته قلعه، بارده، بازفت، لندي، درههاي حسينقلي،چبد، قيصري، احمد ليوه، ميلي، هفت چشمه، تنگه سرخون، پرهداس، دالان كوه، بيدله، گندمكار، هفت كوتان،كلار، كوه سوخته، سالدارون، زرد كوه، دره سير، دشت مرجن، ماربره، گينه شهر و...
چشمه ها ، چهارمحال و بختياري
چشمگيرترين اينچشمهها در سطح استان عبارتند از: وقت و ساعت در شراجي ، زينه در هفشجان، دروغ زن در فرخشهر، درياچهدره دهنو، سياه سرد در بروجن، بيجه نون در موسي آباد، يلم در بالا اوغلي، گهرو در سرچشمه، ده چشمه درپيرغار، مايك در سورشجان، مادر و دختر در گندمان، چشمه سيله در سيله، دوله در چمن بيد، ميلاس درميلاس، برم در لردگان، چشمه علي در امامقيس، آب سرده در آب سرده، سرخون در سرخون، سرداب در سردابو چشمه سندگان در مالخليفه و چشمه معروف ديمه در نزديكي چلگرد.
امامزاده حليمه و حكيمه خاتون ، شهر كرد
درهاي مقبره عبارت است از سه دهنه كه با شيشههاي رنگينبصورت متحرك- ارسي- ساخته شده است. در طرفين دو در بزرگ عبارت باني حاجيه خورشيد بيگم صبيهمرحوم حاج محمد رضا خان شهركي 1332 قمري نكاشته شده است. در جوار امامزاده سنگ قبرهايي به تاريخ1023 و 1130 ه . ق نصب شده است.
اردبیل
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان اردبيل با ۱۸۰۵۰ كيلومتر مربع وسعت در شمال غرب فلات ايران قرار دارد. اردبيل، خلخال،مشكين شهر، گرمي، بيلهسوار و پارسآباد از شهرهاي مهم استان و شهر تاريخي و مذهبي اردبيل، مركز آن است. از استان اردبيل ۵/۲۸۲ كيلومتر باجمهوري آذربايجان مرز مشترك دارند. در ۱۵۹ كيلومتر از مرز مشترك رودهاي ارس و بالهارود جريان دارند. دونقطه اصلاندوز و بيله سوار مغان با جمهوري آذربايجان ارتباط زميني دارد. محور اردبيل - آستارا (گردنه حيران)نزديكترين راه ارتباطي استان با مركز كشور است. اين راه شهرستانهاي استان اردبيل را از راه رشت و قزوين بهتهران وصل ميكند. قله سبلان با ۴۸۱۱ متر ارتفاع بلندترين نقطه اين استان است و در شمال غربي شهرستاناردبيل واقع شده است
جمعیت استان
استان اردبيل در سال ۱۳۷۵ حدود ۰۱۱/۱۶۸/۱ نفر جمعيت داشته است كه ۷/۴۸ درصد آن شهرنشين، ۱/۵۱درصد آن روستانشين و ۲/۲ درصد ديگر آن غير ساكن و عشاير بودهاند.
تاريخ و فرهنگ
تاريخ استان اردبيل با تاريخ سرزمين آذربايجان در آميخته است. بسياري از مورخان اسلاميبناي شهر اردبيل را به فيروز پادشاه ساساني (۴۸۹ - ۴۵۷ م) نسبت ميدهند و بر همين اساس شهر اردبيل بيشاز ۱۵۰۰ سال قدمت تاريخي دارد. اردبيل در زمان هخامنشيان اهميت سياسي و نظامي مهمي داشت و مركزاستقرار اردوي ايران جهت حفظ و نگهداري مرزهاي شمالي ايران بود. به روايت اوستا، زردشت پيامبر ايراني دركنار رود «دائييتا» كه امروزه ارس ناميده ميشود به دنيا آمده و كتاب خود را در كوهستان سبلان تحرير كرده وبراي ترويج دين خود به شهر اردبيل روي آورده است.
در زمان حمله عربها به ايران (۲۲ هجري قمري) اردبيل بزرگترين شهر آذربايجان بود كه به دست سپاهياناسلام افتاد. بين سالهاي ۲۶۷ تا ۳۱۷ ه. ق اين شهر مركز حكمراني طايفه بني ساج بود كه حكومت را از مراغهبه اردبيل انتقال داده بودند. اردبيل تا حمله مغول مركز حكومت آذربايجان بود. شاه اسماعيل براي تشكيلحكومت واحد ايراني از اردبيل قيام كرد و تبريز را در سال ۹۰۶ ه.ق پايتخت رسمي ايران قرار داد. در دورهصفوي اردبيل از لحاظ سياسي و اقتصادي سرآمد شهرهاي ايران بود. اين شهر در مسير شاهراه تجاري ايران واروپا قرار داشت و ابريشم و مال التجاره وارده از گيلان از طريق اردبيل به اروپا صادر ميشد . علاوه بر اهميت جاذبههاي طبيعي و تاريخي كه زمينه مناسبي را براي توسعه اقتصادي - اجتماعي استاناردبيل فراهم آوردهاند، موقعيت استراتژيك اين استان بويژه از نظر توريسم عبوري و بازرگاني، اين شهر را دراهميت درجه اول قرار داده است. گرايشهاي قومي و فرهنگي اخير كه مابين آذربايجان ايران و جمهوريآذربايجان بوجود آمده جريان توريستي دائمي مابين اين جمهوري و استان اردبيل را گسترش داده است
آب و هوا
جغرافياي عمومي شهرستان اردبيل از ارتفاعات كوهستانهاي سبلان، طالش و بزغوش، متأثر است.بيشتر نواحي اردبيل بيش از ۳ هزار متر از سطح دريا ارتفاع دارد. قله سبلان با ارتفاع ۴۸۱۱ متر در شمال غربياين شهرستان واقع شده و در اعتدال هواي آن نقش عمدهاي دارد. شهرستان اردبيل از مناطق سردسير ايران استو بين ۵ تا ۸ ماه در سال سرد است. زمستانهاي بسيار سرد و تابستانهاي معتدل از ويژگيهاي آب و هوائياردبيل است
صنايع دستي و سوغات
صنايع دستي استان اردبيل بسيار متنوع است. انواع دست بافهاي فرش، مسند، شال، ورني، گليم، جاجيم،پشتي، قلاب، خورجين و انواع صنايع دستي فلزي، چوبي، مسي، برنجي، نقره كاري، قلمكاري، خاتم كاري وسفال گري و... از نمونههاي صنايع دستي شهرها و روستاها و عشاير استان اردبيل را تشكيل ميدهد. انواعشيريني، حلوا و عسل اردبيل نيز معروف است .
موزه ها
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي - اردبيل
بناي اصلي مقبره شيخ صفي برج استوانهاي شكلي است كه بر روي ازاره سنگي هشت پهلويي قرار گرفتهاست و بلندي برج آن در حدود ۵/۱۷ متر است. در كنار قبر شيخ صفي، گور فرزندش صدر الدين موسي «بانيبقعه» و شيخ ابراهيم معروف به شيخ شاه فرزند شيخ خواجه علي - سلطان حيدر (پدر شاه اسماعيل) قرار گرفتهاست.
در حرمخانه، شاه اسماعيل صفوي، دختر شيخ صفي، دختر شيخ زاهد گيلاني (زن شيخ صفي الدين)،مادر شاه اسماعيل صفوي (حليمه خاتون)، و گروهي ديگر از نزديكان دربار صفوي به خاك سپرده شدهاند.
بازار اردبيل - اردبيل
گورستان افنار - مشگينشهر
درياچه نئور - اردبيل
قله سبلان - اردبيل