فرانسه
سوریه
مقدمه
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
شهر های مهم
دمشق
دمشق که آن را شام نیز مینامند بزرگترین شهر کشور سوریه و پایتخت این کشور است.
شهر دمشق را کهنترین شهری که از قدیم به طور مداوم آباد بودهاست دانستهاند. جمعیت آن حدود دو میلیون نفر است.
از آنجا که دمشق، قدیمیترین شهرهای آباد جهان و از مهمترین پایتختهای تمدن قدیم محسوب میشده ؛ در طول قرون متمادی نامهای خاصی داشته است. این امر بیانگر قدمت تاریخی آن که حدودا به پنج هزار سال پیش میرسد میباشد. برای دمشق اسامی زیادی ذکر شده است. اولین نام آن (جلق) و سپس به علت انتساب به جیرون بن سعد بن عاد بن ارم بن سام بن نوح جیرون بوده است. پس از آن ارم ذات العماد که در قرآن آمده است و همچنین عذرا، بیت رامون، عین الشرق، باب الکعبه، فسطاط المسلمین نیز از نامهای دیگر آن است. دمشق بود. به نظر برخی مورخان اولین کسی که دمشق را بنا کرد ارم بن سام بن نوح بود که در آن زمین باغی ساخت و طرح عمارت انداخت. چون بی نظیر و ضرب المثل بود آن را باغ ارم گفتند.
حلب
حلب نام شهر و استانی در شمال کشور سوریه است.
نمای شهر حلب از دژ باستانی شهرشهر حلب با جمعیتی حدود ۱.۷ (در سال ۱۹۹۹) دومین شهر بزرگ و مهم سوریه بعد از دمشق به شمار میرود. این شهر یکی از کهنترین شهرهای منطقه است و در روزگاران قدیم نام آن خلپه بوده و یونانیان قدیم ان را با نام برویا (Beroea) میشناختند. شهر حلب در نقطه سوقالجیشی و مهم بازرگانی در نیمه راه دریای مدیترانه و رود مشهور فرات قرار دارد. حلب را پایتخت اقتصادی سوریه نیز نامیدهاند.
شهر حلب در آغاز بر روی مجموعهای کوچک از تپهها در دره وسیع و حاصلخیزی در دو طرف رودخانه قویق ساخته شد.
استان حلب مساحتی حدود ۱۶ هزار کیلومتر مربع پیرامون شهر حلب را شامل میشود و جمعیت آن ۳.۷ میلیون نفر است. اما مطابق سرشماریهای جدید جمعیت این استان از ۴ میلیون نیز فراتر رفته و حتی از جمعیت ساکنان استان دمشق هم بیشتر است. حدود ۲۲.۹% جمعیت کل کشور سوریه در این استان زندگی میکنند. شهر حلب با جمعيتي نزديك به دو ميليون نفر فففففدر۳۵۵ كيلومتري شمال دمشق پايتخت سوريه قرار دارد و دومين شهر بزرگ سوريه پس از دمشق و پايتخت تجاري و فرهنگي اين كشور به شمار ميرود. اين شهر چندين هزار ساله که به خاطر موقعيت استراتژيكش بين دريا و رود فرات، از مهمترين شهرهاي جهان باستان محسوب ميشده در سال 2006 ميلادي به همراه شهر اصفهان و تمبکتو (جمهوري مالي) به عنوان پايتخت فرهنگي جهان اسلام انتخاب گشته است. نام حلب كه در زبان عربي به معناي شير است، به خاطر روايتي قديمي كه مطابق آن حضرت ابراهيم به مسافران منطقه شير ميداده است، روي اين شهر گذاشته شده است. حلبمحلكشفنخستينلوحهايسنگيمتعلقبهدو هزار سالپيشاز ميلاد مسيحاست. از آنزمانبهبعد اينشهر تحتحكومت هيتيها (ساكنان باستاني سوريه) ، آشوريها و ايرانيها بودهو سپس به تصرف سلوكيان در آمده است، اما پس از حمله عربها به سوريه در قرن هفتم اين شهر شهرت و اهميت كنونی خود را بهدست آورده است. پساز اين واقعه بود كه امويان مسجد جامع حلب و دژ عظيم اين شهر را بنا كردند كه تا مدتها مركز شهر و نقطه قوتو حيات آن بود. به گفته مقامات فرهنگي سوريه اولين سند صلح در تاريخ سياسي جهان، دو هزار و ۴۰۰سال پيش در حلب يافت شد و اولين لغتنامه علمي نيز در اين شهر رويت شد. ديگر اين كه بعضى از مصنوعات امروزى اختراع و ابداع مردمان اين شهر بوده است. مانند شيشه و سفال و رنگ ارغوانى و حتى الفبا. امروز هم خيلى از صناعات و كارخانجات سوريه در اين شهر استقرار دارد و منسوجات حلب شهرت جهانى دارد. بافت تاريخي اين شهر با قلعه (ارگ) قرن سيزدهمي، مسجد جامع قرن دوازدهمي و چندين مدرسه مذهبي، كاروانسرا و حمام قرن هفدهمي از سال 1986 در فهرست ميراث جهاني يونسكو ثبت شده است. اين شهر در قرون اسلامي به حلب الشهبا معروف بوده و اکنون نيز بعضا به اين نام خوانده مي شود. اوجشكوفاييحلب در قرون وسطي، و به دليل قرار داشتن در جاده ابريشم بود و يكی از مراكز تجاري مهم به شمار ميرفت. از اين رو بازارهاي حلب هنوز هم اصليترين مكان تاريخی شهر هستند. اين بازارها اغلب در دورانحكومت عثمانيان ساختهشدهاند، اما برخی از آنها متعلق به قرن 13 هستند. بازار اصلي شهر که طويلترين بازار سرپوشيده خاورميانه است در منطقه تاريخي شهر واقع است و 30 كيلومتر طولدارد و داراي طاقهاي سنگي و راههای تودرتوست و خاطره بازار هاي اصفهان ، شيراز و يزد و ... را به ذهن متبادر مي کند. از ديگر اماكن ديدنى حلب در شمال بازار مسجد جامعالکبير حلبقرار دارد كه خليفه وليد آن را ساختهاست و مانند جامع دمشق به نام اموى است. بنا به روايتي قبر حضرت زكريا(ع) در آن جا قرار دارد. اين مسجد که روزگاري کليساي روميان بوده است پس از فتح حلب به دست مسلمانان به مسجد تبديل گشته است. از اماکن مذهبي حلب مشهدالحسين يا مسجد النقطه است که نزد شيعيان از اهميت زيادي برخوردار است و کاروان هاي زيارتي ايرانيان در عبور زميني از اين شهر اين مکان را زيارت مي کنند. گفته مي شود هنگام عبور سرهاي شهيدان کربلا از اين منطقه کاروان شبي را توقف کرده است و سر مبارک امام حسين را بر صخره اي قرار داده اند که بعدها سيف الدوله حمداني حاکم شيعي حلب بر اين صخره حجره و جامعي ساخت و آن را مسجدالنقطه نام نهاد. اما از ديگر اماکن تاريخي اين شهر قلعه حلب مي باشد که از بزرگترين و زيباترين قلعه هاي جهان مي باشد و مساحتي در حدود 373 در 375 متر دارد. گرداگرد آن را خندقي فراگرفته است و و قلعه ب ر تپه اي واقع شده است . ارتفاع بالاي قلعه تا کف خندق 400 متر مي باشد.در داخل قلعه قصر و دارالعماره سلطان ، زندان قلعه ، حمامهاي قلعه، جامع کبير و صغير و ... واقع شده است. گفته مي شود اصل اين بنا مربوط به رومى هاست. اما در قرن چهارم «امير سيف الدوله حمدانى» بر وسعت اين قلعه افزوده و در آن بناهاى جديد ساخته است. بعدها «تيمورلنگ» و مغول ها بخش هايى از اين قلعه را خراب كرده اند. ناصر خسرو قباديانى در سفرنامه اش از حلب و قلعه اش چنين ياد کرده است : «حلب را شهرى نيكو ديدم، باره اى عظيم دارد، ارتفاعش بيست و پنج ارش قياس كردم و قلعه اى عظيم هم بر سنگ نهاده، به قياس چند بلخ باشد همه آبادان و بناها بر سر نهاده و آن شهر باجگاه است ميان بلاد شام و روم و بكر و مصر و عراق، و از اين همه بلاد تجار و بازرگانان آن جا روند...» مشهدالمحسن بن الحسين (ع) ،مقبره ابن شهر آشوب ، مقبره علماي بني زهره و مقبره شيخ شهاب الدين سهروردي از ديگر اماکن مذهبي و تاريخي حلب مي باشد. از فارابي فيلسوف شهير ايراني، متنبي شاعر نامدار عرب و سيف الدوله حاكم شيعه مذهب، نيز به عنوان برجستهترين چهرههاي علمي، فرهنگي و سياسي حلب نام برده شده است. در حالي كه 70 درصد ساكنان حلب مسلمان و سني هستند، اين شهر يكي از ثروتمندترين و متفاوتترين جوامع مسيحي مشرق زمين را در خود جاي داده است. مسيحيان حلب كه اغلب ارمني و ارتدوكس هستند، امروزه حدود 15 تا 20 درصد جمعيت شهر را تشكيل ميدهند و به اين ترتيب دومين جمعيت بزرگ مسيحي خاورميانه پس شهر بيروت در لبنان را تشكيل ميدهند. از آنجايي كه حلب در مسير جاده ابريشم قرار داشت، مركزي مهم در جهان اسلام به شمار ميرفت و در آن فرهنگهاي شرق و غرب با يكديگر آشنا شده و الگويي از همزيستي را به جهانيان ارايه كردهاند.
صیدنایا
شهر صیدنایا Saidnaya یکی از مناطق دیدنی سوریه می باشد که به فاصله اندکی از شهر دمشق در 35 کیلومتری آن قرار دارد. و در ارتفاع 1440 متری از سطح دریا در دامنه رشته کوههای القلمون که از سمت غرب به لبنان امتداد دارد واقع شده است . اکثر جمعیت این شهر را مسیحیان تشکیل میدهند که در کنار مسلمانان زندگی مسالمت آمیزی را دارند. شهرت و جذابیت این شهر به واسطه کلیساهای قدیمی بسیار زیبایی است که در آن واقع شده است و هر روزه توریستهای بسیاری را به این شهر می کشاند. آثار تاریخی زیادی از دوران های عصر حجر، آرامی، یونانی، رومی و عربی در این شهر به چشم می خورد که نشان از قدمت آن دارد. از دیگر دیدنی هایش غارهایی است که شاهدی است بر این که آدمیان در دوران های قدیم در آن سکونت داشته اند. از چهل کلیسای این شهر اکنون تنها سی کلیسا بر جای مانده است. و مشهورترین و عجیب ترین کلیساهای شهر به نام "سیده صیدنایا" خوانده می شود. صیدنایا کلمه ای است سریانی که اصل آن "سیدانایا" است و معانی مختلفی برای آن در نظر گرفته اند از جمله (سیدتنا یعنی بانوی ما) و یا به معنی مرکز صید می باشد.قدمت کلیسای سیده صیدنایا که در دامنه کوهی در شمال شهر قرار گرفته است به سال 547 بعد میلاد مسیح برمی گردد. در این دیر دست خطی نگه داری می شود که گفته می شود به دست لوقا البشیر به نگارش در آمده است و مسیحیان از آن به عنوان معجزه ای نام می برند.این کلیسا برای مسیحیان بسیار مقدس و مورد عنایت و توجه می باشد و شفاعتگاهی برای درمندان و نیاز مندان مسیحی است .و در هر گوشه و کنار آن افرادی به راز و نیاز مشغولند.
به ادعای مسیحیان این شهر، حضرت نوح اولین درخت انگور را در این شهر کاشت و به این علت انگور این شهر بهترین انگور جهان می باشد. هیچ شهری در عالم به اندازه این شهر کلیسا ندارد و مقدس ترین شهر برای مسیحیان بعد از شهر بیت المقدس می باشد.
پرتغال
معرفی کشور
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
شهر های مهم
پورتو
پورتو یا "اپورتو" شهری است واقع در شمال غربی پرتغال.
این شهر, که اکثر آن بر کرانهٔ شمالی رود دورو, نزدیک به اقیانوس اطلس, واقع شده است, مرکز "استان پورتو" است.
پورتو دومین شهر بزرگ پرتغال میباشد و , به همراه لیسبون, از مراکز مهم اقتصادی این کشور است.
باشگاه فوتبال پورتو, یکی از باشگاههای فوتبال اروپا است. این باشگاه تا بحال به قهرمانی جام باشگاههای اروپا و جام یوفا دست یافته است.
براگا
بـفراگا (Braga) شهری مهم در شمال غربی پرتغال، در استان مینیو (Minho) است. در سال ۲۰۰۱ میلادی جمعیت آن ۱۱۲٬۰۸۹ نفر و با حومهٔ شهر در مجموع ۱۶۳٬۷۸۴ نفر بوده است.
محدودهٔ شهری براگا به ۲۳ منطقهٔ شهرداری و محدودهٔ براگا و حومه جمعاً به ۶۲ منطقهٔ شهرداری تقسیم شده است. براگا همچنین مرکز کلانشهر مینیو با جمعیتی برابر با ۷۷۵٬۱۳۷ نفر به شمار میآید. این کلانشهر یکی از سریعترین رشدها را در اتحادیه اروپا دارد.
براگا در زمام امپراتوری روم براکارا آگوستا نام داشت و مرکز استان گالاسیا بود.
فاتیما
فاتیما (Fátima) یکی از شهرهای کشور پرتغال است. شهرت آن به خاطر واقعهای مذهبی است که در سال ۱۹۱۷ رخ داد. سه کودک روستایی در آن سال ادعا کردند که مریم مقدس در دشتی در بیرون این شهر بر آنها ظاهر شد. که از نام «بانوی تسبیح» یا «بانوی فاتیما» نیز برای اشاره به آن بانو استفاده می شود. از آن به بعد شهر کوچک فاتیما زیارتگاه مومنان مسیحی شده است.
نام این شهر از نام عربی «فاطمه» گرفته شده که گفته میشود نام دختری از اعقاب شاهان مغربی پرتغال بوده و به مسیحیت گرویده است.
ليسبون
زنان شهر ليسبون، علاقه وافري به بدليجات دارند و كمتر از طلا و جواهرات استفاده ميكنند، آنان طبق رنگ لباس و كفش خود بدليجات تزييني به كار ميبرند.
مترو يكي از مهمترين وسايل نقليه عمومي در شهر ليسبون است البته قطار برقي قديمي نيز در چند خيابان به صورت نمادين ديده ميشود. همچنين اكثر فروشگاهها و مغازهها بين ساعت 21 الي 22 شب، تعطيل ميشوند و تا ساعت 11 شب در خيابانها سكوت و تاريكي برقرار است.
مردم كشور پرتغال علاقه وافري به ورزش فوتبال دارند. در روزهاي شنبه و يكشنبه كه ليگ فوتبال آنان برگزار ميشود، ورزشگاههايشان پر از جمعيت است، سه باشگاه پورتو، بنفيكا و اسپورتينگ ليسبون از تيمهاي پرطرفدار اين كشور هستند.
مهاجران زيادي از اهالي كشورهاي آفريقايي در شهرهاي پرتغال زندگي ميكنند كه در حال حاضر جزو شهروندان پرتغالي به حساب ميآيند.
ژاپن
معرفی کشور
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
شهر های مهم
ناگویا
ناگویا (به ژاپنی: �??�?�屋市، تلفظ: ناگویا-شی) چهارمین شهر بزرگ ژاپن است.
این شهر در کرانه اقیانوس آرام در منطقه چوبو در مرکز جزیره هونشو واقع شدهاست. ناگویا مرکز شهرستان آیچی و یکی از بزرگترین بندرگاههای ژاپن است. ناگویا مرکز سومین ناحیه کلانشهری بزرگ ژاپن به نام ناحیه کلانشهری چوکیو نیز هست.
توکیو
ناگازاکیکه در فارسی به اشتباه ناکازاکی هم گفته می شود نام بندری در غرب جزیره کیوشو در کشور ژاپن و مرکز استانی به همین نام است. ناگازاکی دومین و تا کنون آخرین شهری است که در جنگ جهانی دوم مورد حمله بمب اتمی امریکا قرار گرفت.
نهم اوت ۱۹۴۵م هواپیمای بی-۲۹ امریکایی که به قصد بمباران ککورا KOKURA از جزیرهٔ تینیان TEINIAN پرواز کرده بود به خاطر ابری بودن هوا مجبور شد به جای ککورا هدف دوم تعیین شده یعنی ناگازاکی را بمباران کند.در این بمباران بمب ۵/۴ تنی در بردارندهٔ حدود ۱۰ کیلو گرم پلوتونیوم-۲۳۹ به سوی ناگازاکی رها شد و در ارتفاع ۵۰۰ متری منفجر گشت.در این انفجار غیر از قربانیان سالهای بعد ۷۳۸۸۴ نفر کشته و ۷۴۹۰۹ نفر مجروح شدند.
قبرس
معرفی کشور
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
آذربایجان شرقی
معرفی
پیشینه تاریخی
پس از سقوط دولت صفویه ، در دوره ای که ایران عملا میان روس و عثمانی و اشرف افغان تقسیم شده بود ، آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند ولی دیری نپایید نادر شاه آن را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان تاجگذاری کرد . کریمخان زند در سال 1175 هجری آذربایجان را از دست خانمهای محلی که پس از مرگ پادشاه قیام کرده بودند ، باز پس گرفت ، اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر بر آوردند تا اینکه آقا محمد خان قاجار در سال 1205 هجری موفق شد که اداره امور آذربایجان را کاملا در اختیار بگیرید .
موقعيت جغرافيايي
استان آذربايجان شرقي با 46930كيلومتر مربع وسعت در گوشه شمال غربي ايران قرار دارد.براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال 1375 شهرستانهاي استان آذربايجان شرقي عبارتاند از: اهر، بستان آباد، بناب، تبريز، سراب، شبستر، كليبر، مراغه، مرند، ميانه، هريس و هشترود و جلفا. شهر تاريخي تبريز،مركز سياسي - اداري و تجاري استان ميباشد. اين استان با جمهوريهاي آذربايجان، ارمنستان و نخجوان مرزمشترك دارد. شهر مرزي جلفا از طريق خط آهن نخجوان، ايروان و تفليس به جمهوري اكراين و بنادر درياي سياهوصل ميشود. استان آذربايجان شرقي از طريق شبكه راههاي گسترده زميني و هوايي با سراسر ايران و بيشتركشورهاي جهان مرتبط است.
استان آذربايجان شرقي ويژگيهاي زمين شناختي و توپوگرافيكي جالب توجهي دارد. قله سهند با 3722متر بلندترين نقطه آن است و در جنوب تبريز واقع شده است. پستترين ناحيه استان نيز با 1220 متر در حواليدرياچه اروميه قرار دارد. ارتفاعات اين استان در سه ناحيه شمالي (كوههاي قره داغ)، مركزي (سهند و بزقوش) وكوههاي جنوبي (قافلانكوه) كشيده شدهاند.
جمعیت استان
اين استان در سال 1375 حدود 3278000 هزار نفر جمعيت داشت كه 28/60 درصد آن شهرنشين و72/39 درصد آن روستانشين و عشاير بودهاند. شهر تبريز با بيش از يك ميليون و يكصد و هفتاد هزار نفرجمعيت يكي از پرجمعيتترين شهرهاي ايران و استان آذربايجان شرقي است.
تاريخ و فرهنگ
استان آذربايجان شرقي بخشي از سرزمين كهنسال ايران است كه در زمان تسلط اسكندر مقدونيبر ايران (سال 331 پيش از ميلاد) سردار آن به نام آتورپات كه شهربان ماد كوچك بود، دراين سرزمين قيام كرد وقسمتي ازمادكوچك راكه همان آذربايجان است،متصرف شد.ازآن پس اين منطقه آتورپاتكان ناميده شد. اينمنطقه سپس بهاسامي مختلف از قبيل آذرآبادگان، آذربادگان و آذربايجان ناميده شده است. اكثر مورخين اسلاميآذربايجان را محل ولادت زرتشت دانسته و تولد او را به منطقه اروميه و شهر كنزك در حدود درياچه چيچست(اروميه) نسبت دادهاند اين استان در طول بيش از هزاران سال شاهد حوادث بيشمار تاريخي، سياسي واجتماعي بوده و طي همين دوره جلوههاي ويژهاي از تمدن كهنسال را پديد آورده كه امروزه براي جهانگردانبسيار جالب توجه است.
استان آذربايجان شرقي از نظر فرهنگي نيز يكي از مناطق ويژه ايران است كه مجموعهاي از سنن ديرين وباستاني را پديد آورده است. عمدهترين ويژگي فرهنگ مردم آذربايجان زبان و فولكلور آن است كه به نحوي بامراسم و سنن برجسته مردم درآميخته است. زبان مردم اين استان تركي آذري است. اين زبان در آذربايجان ايران وآن سوي ارس و ساير نقاط ترك زبان ايران - به جز تركمانان - از قرنها پيش زبان گفتگوي مردم آذري زبان بودهاست.
اين استان مهد دانشمندان، عرفا، شعرا و مشاهير زيادي همچون مولانا بابا مزيد، خواجه عبدالرحيم اژآبادي، شيخ حسن بلغاري، عبدالقادر نخجواني، مولانا احمد هراتي، همام تبريزي، خاقاني شيرواني، اسدي طوسي،ابوالعلاء فلكي، ظهير الدين فاريابي، انوري ابيوردي، قطران تبريزي، شيخ محمد خياباني، ستارخان و باقرخان و...بوده است و از مشاهير متأخر آن ميتوان از استاد محمد حسين شهريار چهره تابناك شعر و ادب ايران وآذربايجان ياد كرد.
آب و هوا
آب و هواي استان آذربايجان شرقي بطور كلي سرد و خشك است. موقعيت جغرافيايي و فضايكوهستاني آن از عوامل برودت و سردي در نواحي كوهستاني، اثرات ملايم كننده بخارهاي درياي خزر و ارتفاع اندك از عوامل اعتدال آب و هواي در نواحي پست است.
متوسط درجه حرارت از 9/8 درجه در تبريز تا 2/20 درجه سانتيگراد در مراغه متغير است. ميانگين حداقلدرجه حرارت در زمستانها به 1- درجه سانتيگراد ميرسد و با توجه به تغييرات هوا و درجه حرارت، بهترينفصل و ايام مسافرت به استان آذربايجان شرقي، بهار و تابستان ميباشد.
سوغات و صنايع دستي
استان آذربايجان شرقي يكي از كانونهاي صنايع دستي ايران محسوب ميشود. در اين استان انواع فرش، قاليچه، گليم، جاجيم، خورجين، شال، گليمچه، ظروف سفالي و سراميك، اقسام سبد حصيري و تركهاي، پارچههاي پشميو ابريشمي، سوزندوزي، نقرهسازي، قلاب بافي، حوله و پتو بافي، مفرش بافي، مسند، كفشدوزي، جواهر سازي ونمدبافي و... توليد و عرضه ميشود. ورنيبافي از صنايع دستي بومي استان است كه فقط زنان عشاير ارسباران وكليبر به توليد آن ميپردازند. محصولات توليدي صنايع دستي استان علاوه بر استفاده خانوار، در هفته بازارها،مراكز فروش معتبر، فروشگاههاي فرودگاهي، ايستگاههاي راهآهن و ترمينالهاي مسافري نيز عرضه ميشود.علاوه بر سوغاتي صنايع دستي، انواع خشكبار تبريز نيز در شمار سوغاتيهاي مهم استان به حساب ميآيند وطرفداران بسياري دارند.
موزه ها | |
موزه ارامنه - تبريز موزه آذربايجان - تبريز موزه مراغه - مراغه موزه مشروطيت - تبريز موزه حيات وحش - تبريز |
|
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
برج آتش نشانى
برجي است آجري به ارتفاع 23 متر كه پلان آن در داخل برج دايروي است و يك رشته راه پله حلزوني به بالاي برج كه مشرف به شهر است ميرسد. بخش تحتاني برج چهار طاقي آجري بستهاي است بطول هر ضلع 60/4 متر و ارتفاع 70/4 متركه در ورودي به ابعاد 10/1 متر از طرف شرق و نورگيري به ابعاد10/1 متردر طرف مغرب دارد. چهار طاقي فوق كه به منزلة پاية برج است به قرنيز سنگي منتهي ميشود. پلان برج از آن به بعد هشت ضلعي با قاب بنديهاي آجري است. بند اول به ارتفاع 45/2 متر و بند دوم و سوم هر يك به بلندي 85/5 متر و بند آخر كه بخش انتهايي است داراي 8 نورگير هلاليميباشد كه قبل از سقف شيرواني قرار گرفته است. اين برج در گذشته بصوت برج ديده باني جهت اعلام محل آتش سوزيبوده است. بناي اين برج مربوط به دوره قاجاريه ميباشد.
پل پنجچشمه بناب
كاربرى بنا: پل
قدمت: صفويه
تاريخچه و مشخصات بنا:
پل پنج چشمه بناب پلى است تاريخى به فاصله ۶۰۰ متر از ضلع شرقى جاده كمربندى شرق بناب بر روى رودخانه صافى كه عرض آن در اين قسمت به بيش از ۶۰ متر مى رسد قرار گرفته است.
اين پل داراى پنج چشمه بطول ۵۰ متر و عرض ۸۰/۴ متر است. پايه ها سنگى و طاقها جناقى و با آجر چهارگوش بنا شده است. كف پل سنگ فرش و در طرفين داراى دست انداز آجرى (جان پناه ) به ارتفاع يك متر است.
تعميرات پل شامل مرمت پايه هاى سنگى ـ طاقهاي آجرى ـ بدنه هاى طرفين پل ـ صندوقه كردن و كف سازى روى پل كه بعلت عبور كاميونهاى سنگين آسيب ديده بود به اتمام رسيده است
پل شهر چاى ميانه
اين پل به طول ۲۶۰متر و عرض ۹/۷ متر داراي ۲۳ چشمه با طاقي جناغي بود كه به علت ويران شدن دو چشمه بر اثر سيل يك طاق مسطح بتوني ناموزون بجاي آن احداث كرده اند. عرض چشمه ها هر كدام ۷۰/۶ و ارتفاع پل در حدود ۲۵/۵ متر مي باشد. بر روي پايه ها كه داراي آب برهاي مثلثي شكلي مي باشند كنود هاي پنهاني احداث شده كه دهانه آن بوسيله پشتبند سه طبقه منشوري شكل مسدود گشته است و روزنه هاي بيضي شكل كه بر روي آن ساخته شده كار تهويه هواي داخل كنود را به عهده دارند.
در طرفين ورودي هاي گذرگاه پل در گذشته ميلهائي با ارتفاع ۵/۱متر و سرستونهاي چهار گوش مطبق تعبيه شده بود كه عابران را به تنها راه مطمئن معبرهدايت مي كرده است.
جان پناههاي پل را به ارتفاع ۷۰ سانتيمتر با سيمان و آجر ساخته اند. مصالح غالب در بنا آجر است و فقط در پايه ها سنگ سفيد به صورت مكعب تراش دار بكار رفته و در طاق مسطح دو چشمه نيز از بتون مسلح استفاده شده است.
آخرين تعمير پل بنا به كتيبه منصوب بر پيشاني يكي از طاق ها، در دوره ولايتعهدي عباس ميرزا در آذربايجان انجام گرفته است.
طول مسجد حدود 62 متر است كه در قسمت وسط آن طاق بلند و بزرگي با پايههاي بسيار مستحكم و قطور وجود دارد.سنگ نبشتههاي مسجد شامل فرمان شاه طهماسب متعلق به سال (9721 هـ ق) شرح تعميرات دوره قاجاريه و موقوفاتمدرسه متعلق به سال (1106 هـ ق) ميباشند.
مسجد جامع را امروزه مردم جمعه مسجد ميخوانند كه قسمتي از محوطة مسجد به كتابخانه و حجرات طلاب علوم دينياختصاص داده شده و در حال حاضر يكي از مراكز تحصيل علوم ديني و جزو افتخارات مذهبي شهر تبريز محسوب ميشود.
مسجد کبود
اين بنا در جانب شمالي خيابان امام روبروي كوچه صدر واقع شده كه در سال 870 هـ ق در دورة جهانشاه قراقويونلو وبانظارت صالحه خاتون دختر جهانشاه بنا گرديده است.
بناي مسجد شامل سردر، شبستان و مقبره ميباشد كه سردر آن رو به شمال واقع شده و در كنار آن ستونهائي متصل به بنا بهشكل مارپيچ بالا رفته و در قسمت فوقاني هلال بيضي شكلي وجود دارد. پس از سردر و دهليز واقع در پشت آن شبستانبزرگ مسجد به ابعاد 5/16 متر قرار گرفته كه در سه طرف شمالي و غربي و شرقي آن شبستان رواقي به عرض 40/4 متر باطاقهاي ضربي و گنبدهاي كم خيز وجود دارد.
قسمت جنوبي بنا به شبستان كوچكي موسوم به مقبره راه دارد. كاشيكاري آن آبي رنگ فيروزهاي است كه به نام «فيروزة اسلام»معروفيت يافته است. در بالاي حاشيههاي عريض طاقچهها كتيبه اصلي بنا قرار گرفته كه بالاي اين كتيبه نيز نوشتههاي كوتاهي باخطوط نسخ و ثلث و كوفي در بين طرحهاي مختلف گل و بوته اسليمي و اشكال مختلف هندسي جا داده شده است و همة آنها اثر هنري محمد بن نعمت الله بواب خوشنويس مشهور قرن نهم است.زيبايي و تزئينات هنري اين مسجد چنان شگفتآور است كه هر بينندهاي آن را تحسين ميكند.
تاورنيه در سال 1046 هـ ق مينويسد. «…بناي مسجد كبود بسيار عاليتر از مساجد ديگر ميباشد. گنبد اين بنا از طرفداخل با آجرهاي كوچك مربع از كاشيهاي الوان مختلف گل و بوته موزائيك شده كه در ميان آنها به تناسب جملات و آياتعربي گنجانيده و بقدري خوب بهم اتصال دادهاند كه گويا يك پردة نقاشي است….» مادام ديولافوا نيز در قرن 15 ميلاديمينويسد: «…بهترين نمونة ابنية قديمي تبريز مسجد كبود است. عظمت بنا و ظرافت معماري و كاشيكاري آن همه حيرتآور است. اين مسجد حياط بزرگي داشته كه در اطراف آن طاقنماهاي جالب توجهي بوده و مركز آن حوض بزرگي براي وضوگرفتن وجود داشته است....»
اين مسجد در سال 1193 هـ ق در اثر زلزله ويران شد كه از اين بناي عظيم و نفيس فقط سردر و چند جرز پايههاي شبستانباقي مانده بود كه در سالهاي 1318 و 1319 بعد از 8 سال ثبت تاريخي، تعميراتي در طاق و سردر شمالي آن به عمل آمد ودر سالهاي بعد از انقلاب نيز با بودجه و نظارت انجمن آثار ملي و سازمان ملي حفاظت آثار باستاني سابق و توسط استاد رضامعماران معمار هنرمند تبريزي دوباره بازسازي شد.
آثار عمده بنا در بخش شمالى به مرور زمان فرو ريخته و بقاياى آن در دل خاك مدفون مىباشد. اين مسجد در جانب شرقى داراى مدرسه و در جانب غربى زاويهاى داشته است.
بناى باقيمانده در دوره قاجاريه بعلت استحكام و ارتفاع زياد به انبار و مخزن مهمات تبديل و دور آن حصارى خشتى كشيده شده كه به ارك تغيير نام يافته است.
در انقلاب مشروطيت از سنگرهاى مسلط برشهر بشمار مى آمده است كه فتح آن سبب تقويت مشروطه خواهان شده است.
در دوره پهلوى اول در جانب شرقى سالن تاترى با بالكنهاى جانبى و گچبرىهاى پركار به سبك اپراهاى روسى توسط معماران و هنرمندان آذربايجانى احداث و صحن شمالى به پارك و گردشگاه عمومى تبديل شده كه به باغ ملى تغيير نام يافته است .
بعد از انقلاب اسلامى كليه مستحدثات جانبى برچيده شده و صحن شمالى چند سالى به مصلى جهت اقامه مراسم عبادى سياسى نماز جمعه و اعياد تبديل شده كه در سالهاى بعد با احداث سالن سرپوشيدهاى به بخش جنوبى منتقل شده است.
مسجد حاج صفرعلى
اين مسجد در شرق راسته بازار يمني دوز و در جنوب چاي كنار واقع شده است و باني آن بازرگان معروف معاصر نايبالسلطنه حاج صفر علي خوئي است.
مسجدي است با عظمت و زيبا، با گنبدي بلند و منارهاي منقش به كاشيهاي آبي رنگ، در جبهة شمالي اين بنا يك گنبدخانه و از دو جبهه شرقي و غربي دو شبستان ستون دار وجود دارد و در جبهههاي ديگر حياط حجره هائي براي طلابعلوم ديني در نظر گرفته شده است. در ضلع شرقي و غربي مسجد دو تالار ديگر وجود دارد كه هريك به جاي خود مسجدجداگانهاي به شمار ميآيد.
اين بنا در سال ۱۱۹۳ بر اثر زلزله آسيب ديد كه در دورة قاجاريه دوباره سازي شد.بنيان اين بنا به اندازهاي محكم و استوار نهاده شده كه در سال ۱۲۸۸ هـ ق با وجود اينكه هنگام جريان سيل معروف نصفبيشتر فضاي مسجد پر از آب شده بود باز خلل و شكستي در بناي آن وارد نيامد.
كليساي موجومبار يا سنت هريپ سيمه St.Herepsime در روستاي موجومبار حدود ۳۰ كيلومتري جاده تبريزـ مرند واقع شده است. مولف كتاب تاريخچه ارامنه در آذربايجان (نوره آيرمان) مي نويسد: «وجود سنگهاي رج اول كليسا نشان مي دهد كه ساختمان اوليه اين كليسا حدود ۸۰۰ سال قبل در اوايل قرن ۱۳ ميلادي ساخته شده است ولي به استناد سنگ نبشته روي سنگهاي زير بناي كليسا اين بنا يك بار در سال ۱۶۹۱ ميلادي بازسازي شده و در سال ۱۸۴۰ ميلادي نيز براثر زلزله شديدي كه در منطقه روي داد، يكي از ديوارهاي كليسا خراب شد كه مجدداً بازسازي گرديد. ابعاد كليسا ۱۳×۲۳ و به ارتفاع ۸ متر با سقف شيرواني است كه روي آن را خاك و شن پوشانده است. تمامي بنا با سنگ لاشه ساخته شده و روي چهار ستون قرار گرفته و محراب كليسا به شكل نيم دايره در ضلع شرقي و وسط دو اتاق كوچك ساخته شده است. شش نورگير در بالاي دیوارهای غربي و شرقي و ديوارهاي جنوبي و يكي نيز در سقف كليسا به فضاي محوطه بزرگ داخل بنا نور ملايمي مي بخشد.
معبد مهري - مراغه
حمام كردشت - كليبر
اصفهان
معرفی
موقعیت جغرافیایی : استان اصفهان با مساحت 106179 كيلومتر مربع، حدود 25/6 درصد از مساحت كل كشور را به خود اختصاص داده است.
اين استان بين 30 درجه و 42 دقيقه تا 34 درجه و 30 دقيقه عرض شمالي و 49 درجه و 36 دقيقه تا 55 درجه و 32 دقيقه طول شرقي در ايران مركزي قرار دارد، در حالي كه شهر اصفهان با طول جغرافيايي 51 درجه و 39 دقيقه و 40 ثانيه شرقي و عرض جغرافيايي 32 درجه و 38 دقيقه و 30 ثانيه شمالي بعد از تهران و مشهد سومين شهر بزرگ ايران است. استان اصفهان با استانهاي دهگانه همسايگي دارد، از شمال به استانهاي مركزي و سمنان، از جنوب به استانهاي فارس و كهكيلويه و بويراحمد از مشرق با استانهاي يزد و خراسان و از مغرب به استانهاي خوزستان و چهارمحال و بختياري و لرستان محدود ميشود از نظر وسعت، استان اصفهان بعد از استانهاي خراسان، كرمان، سيستان و بلوچستان و فارس حائز مقام پنجم است. درباره اصفهان اصفهان يكي از شهرهاي مبنايي براي كشور ايران در طول تاريخ بوده وهست.
اين شهر از معدود مراكز باستانشناسي ارزشمند جهاني وبسياري از آثار باستاني آن در ليست آثار بشري به ثبت رسيده است. اگر از تاريخ اين شهر سخن به ميان آيد سرگذشت آن تا اعماق اساطير وافسانه ها ريشه دارد تاريخ اين شهر از يك سو به سليمان ونوح متصل واز سوي ديگر پايگاه نهضت كاوه آهنگر بر عليه ضحاك خونخوار معرفي مي گردد. اهميت اصفهان به اندازه اي است كه در اكثر دائره المعارفهاي بزرگ جهان مدخلي به آن اختصاص يافته و سفرنامه هايي از محاسن وشكوه ظاهري و باطني آن از پژوهندگاني چون تاورنيه ,شاردن و... به نگارش درآمده ومظاهر تمدن آن همانند سبك معماري ,مكتب فلسفي ومنهج فقهي آن چشمگير است. در هر حال نام اصفهان در ابتدا انزان بوده وسپس به گابيان يا گي تبديل شده است در دوران عيلاميان شعبه اي از مادها به سوي اصفهان رهسپار شدند وبا توجه به اين كه اصفهان تحت تسلط عيلاميان قرار داشت از پيشرفت آنها جلوگيري به عمل آمد. در اين دوران جاده تجارتي كه خليج فارس را به ناحيه اصفهان مربوط مي ساخت به اين شهر اهميت خاصي مي بخشيد. ياقوت حموي اصفهان را شهر سواران ناميده كه مشتق از واژه هاي اسپهان وسپاه است. احتمالا وجه تسميه اين شهر به دليل وجود پادگان نظامي در آن بوده است . اردشير بابكان بنيانگذار سلسله ساساني اصفهان را به تصرف خود درآورد اين شهر كه محل فرمانروايي يكي از هفت خاندان بزرگ بود با ظهور اسلام در زمان خليفه دوم به تصرف مسلمانان درآمد وپس از اين كه اصفهان اسلام را پذيرفت براي مدتي جي ناميده شد در قرن چهارم هجري مرداويج بنيانگذار سلسله زياري اصفهان را ضميمه تصرفات خود كرد . ركن الدوله ديلمي دو محله مسلمان نشين شهرستان ويهوديه را به همديگر ملحق نمود اصفهان در دوره آل بويه وسلجوقيان پايتخت بوده وآثاري كه از دوره ديالمه وجود دارد مبين اين مطلب است كه درزمان اين سلسله نيز اصفهان كاملا مورد توجه قرار گرفته بود دردوره سلاجقه به ويژه در مدتي كه خواجه نظام الملك وزير دوتن از پادشاهان اين دوره بود اصفهان بسيار ترقي كرد وبعد از فروپاشي سلاجقه واستقرار حكومت اتابكان در نقاط مختلف كشوردستخوش حملات گرديد كه قتل عامهاي دوران مغول و تيمور وهمچنين جهانشاه قره قويونلو از اين نمونه مي باشد وپس از قتل عام تيمور شهر در موقعيت بسيار آشفته اي قرار گرفت. در سال 1000 هجري قمري بدستور شاه عباس اول پايتخت صفويان از قزوين به اصفهان انتقال يافت دراين زمان جمعيت اصفهان به يك ميليون نفر رسيد وبه شدت از نظر مراكز تجاري وفرهنگي ترقي نمود. خيابانهاي وسيع وميدانهاي بزرگ مساجد و كاخهاي سلطنتي بخشي از سيماي شهر اصفهان در اين دوران است. به طور كلي آثار مهم تاريخي در شهر اصفهان عبارتند از ميدان امام يا نقش جهان ,عالي قاپو,كاخ چهلستون ,منارجنبان ,مدرسه چهارباغ يا سلطاني ,مسجد امام ,مسجد شيخ لطف الله ,كليسا وگنجينه وانك ,سي وسه پل يا پل الله ورديخان ,پل خواجو وبازار اصفهان. از جمله نقاط ديدني اين شهر مسجد جامع ,سردرقيصريه ,كاخ هشت بهشت ,تالار اشرف ,بقعه بابا ركن الدين ,امامزاده اسماعيل ,هارون ولايت ,مناره چهل دختران ونقاط تفريحي بيشماري از جمله بوستان شهري ملت ,آيينه خانه ,باغ پرندگان وباغ گلهاست .
مرکزی
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان مركزي با ۲۹۵۳۰ كيلومتر مربع مساحت، حدود ۸۲/۱ درصد از مساحت كل كشور را در بر گرفته است. شهرستانهاي استان عبارتند از: آشتيان، اراك، تفرش، خمين، دليجان، ساوه، سربند و محلات. شهرستان اراك مركز استان مركزي است. اين استان از شمال به استانهاي تهران و قزوين، از غرب به استان همدان، از جنوب بهاستانهاي لرستان و اصفهان و از شرق به استانهاي قم و تهران و اصفهان محدود است.
استان مركزي در قلمرو شرقي تقاطع دو رشته كوه البرز و زاگرس واقع شده است. ناهمواريهاي اين استان را قسمتهايي از كوههاي مركزي و پيشكوههاي داخلي زاگرس تشكيل ميدهد. پستترين نقطه استان دشت جنوب ساوه با ۱۲۰۰ متر ارتفاع و بلندترين نقطه آن قلّه شهباز با ۲۲۸۸ متر ارتفاع در رشته كوههاي راسوند ميباشد.
جمعیت استان
اين استان در سال ۱۳۷۵، حدود ۱۲۲۸۸۰۰ نفر جمعيت داشت كه از اين تعداد ۱/۵۷ درصد در نقاطشهري و ۹/۴۲ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند.
تاريخ و فرهنگ
باستناد منابع تاريخي، استان مركزي در هزاره اول قبل از ميلاد جزو ايالات ماد بزرگ بود كه بتمام قسمت مركزي و غربي ايران را در بر ميگرفته و از كانونهاي قديم استقرارهاي انساني در فلات ايران به شمار ميرود.
در زمان سلوكيان اين منطقه، مخصوصاً قسمت شمالي آن (دهستان خورهه) مورد توجه حكام يوناني قرار گرفت. در زمان خسرو پرويز - پادشاه ساساني- ايران به چهار بخش به نامهاي باختر (شمال)، خورآبان(مشرق)، نيمروز (جنوب) و خوربران (مغرب) تقسيم ميشد. استان مركزي در قلمرو خوربران قرار داشت. درقرون اوليه اسلامي اين منطقه به نام ايالت جبال يا قهستان تغيير نام داد. اين منطقه در قرن دوم هجري قمريهمراه با همدان، ري و اصفهان به نام عراق عجم معروف شد. در آغاز قرن چهارم هجري قمري، خورهه به عنوانيكي از شهرهاي معروف ايالت جبال بود.
در اواخر همين قرن تفرش به عنوان كانون درجه اول شهري و محلات، خورهه و خمين به عنوان كانونهاي مبادله درجه دوم مطرح بودند. شهرهاي مذكور در دوره صفوي نيزآباد و فعال بودند. در دوره قاجار هسته مركزي اراك فعلي روي به آباداني نهاد.
در چند دهه اخير با توسعه راهآهن و احداث كارخانجات متعدد، به مرور چهره اين منطقه عوض شد و بعد ازتقسيمات جديد كشوري و ايجاد استان تهران و مركزي، اين استان به مركزيت اراك به وجود آمد.
استان مركزي به لحاظ فرهنگي و مذهبي يكي از كانونهاي اصلي تربيت و پرورش انديشمندان، شعرا، عرفا،سياستمداران و بزرگان مذهب شيعه است. از مشاهير ادبي و فرهنگي اين سرزمين ميتوان به فخرالدين عراقي،اديب الممالك فراهاني، ميرزا ابوالقاسم قائم مقام، عباس اقبال آشتياني، ميرزا تقي خان امير كبير، قائم مقامفراهاني، پرفسور محمود حسابي، حضرت آيت الله العظمي امام خميني (ره)، حضرت آيت الله العظمي اراكي(ره)، حضرت آيت الله آقا نور الدين حسيني (ره)، ملا احمد نراقي (ره)، ملا مهدي نراقي (ره)، حضرت آيت اللهحاج آقا محسن عراقي (ره) و بسياري از علماي طراز اول، مورخين، سياستمداران، شعرا، عرفا و انديشمنداناشاره كرد.
آب و هوا
استان مركزي داراي آب و هواي نيمه بياباني، معتدل كوهستاني و سرد كوهستاني است. اين استان تحتتأثير جريان فشار زياد آسياي مركزي، برف و سرماي زياد، جريان فشارهاي اقيانوس هند همراه با طوفانهاي گرد و خاك، جريان اقيانوس اطلس و درياي مديترانه همراه با رطوبت و باران قرار دارد.
به علت تنوع آب و هوايي، ميزان رطوبت هوا و باران نيز در شهرستانهاي استان متفاوت است. ريزشهاي جوي در مناطق كوهستاني، اغلب به صورت برف و در مناطق كم ارتفاع بيشتر به صورت باران ظاهر ميشود. شمال استان در ناحيه سربند جزو كم بارانترين نواحي و ارتفاعات شازند در جنوب غرب، از پر بارانترين مناطق استان بشمار ميآيند. استان مركزي از ارديبهشت تا شهريور دماي مناسبي براي سفر و جهانگردي دارد.
صنايع دستي و سوغات
اهم صنايع دستي استان عبارتند از: فرش ساروق، قاليچه، گليم، جاجيم و گيوه كهتوسط زنان و دختران عشاير و روستايي بافته ميشوند. فرش ساروق يكي از معروفترين فرشهاي ايران است.سوغاتي تمامي استان مركزي نيز همان محصولات سنتي و صنايع دستي است.
موزه ها
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
بيت حضرت امام خميني (ره) - خمين
اين عمارت چهار حياط دارد كه هيچكدام از آنها نقش مركزي ندارند. اكثر خانههاي عمارت جهتي دارند كه درتابستان آفتاب به طور مستقيم به داخل آنها نميتابد و در زمستان بر عكس، خورشيد مستقيماً درون اتاقها راروشن ميكند. اجزاء زير را ميتوان براي عمارت فوق برشمرد فضاهاي ورودي شامل جلوخان، پيش طاق،هشتي، دالان، حياط، اتاقها، شبستان و برج نگهباني.
مسجد جامع ساوه يكي از آثار ارزشمند دوره سلجوقي است كه در اوايل قرن ششم هجريهمزمان با پيدايش شهر ساوه بنيان گذارده شده است. اين بنا، گنجينهاي از هنر نقاشي است و كاشي كاري وگچبريهاي بسيار جالب توجهي دارد. اين مسجد مجلل و باشكوه مشتمل بر يك حياط ، ايوان، مناره، چندشبستان، گنبد، دو محراب قديمي با كتيبهاي به خط كوفي و دو محراب عصر صفوي با كتيبه خط ثلث است.محراب مسجد كتيبههاي متعدد عمودي و افقي دارد كه سه جانب را فرا گرفته و روي آنها به خط ثلث و كوفي سورههايي از قرآن مجيد مانند سوره شريفه «قدر»، «اخلاص» و «جمعه» گچبري شده است. در ضلع غربي ميانه شبستانها نيز ايوان باشكوه رفيعي قرار دارد كه در هر جانب آن حجرهاي با درگاه تنگ تعبيه شده است.
گنبد مسجد جامع، ۱۴ متر قطر و ۱۶ متر ارتفاع دارد. ساق گنبد از درون با كاشيهاي زيبا آراسته شده است. بيرونچهار ديواري مسجد، منارهاي با ارتفاع ۱۴ متر وجود دارد كه از نظر هنر معماري قابل توجه است. اين بنا در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
حمام چهار فصل - اراک
غار چال نخجير - دليجان
سرچشمه محلات - محلات
معبد سلوكي خورهه - دليجان
مكان معبد به جلگه جنوبي مشرف است و رودخانه خورهه از نزديكي آن ميگذرد. حصار و ستونها، بقايايساختمان بزرگي هستند كه شالوده آن احتمالاً در ۲۳ قرن پيش ريخته شده است. نتايج حفاريهاي متعدد درمنطقه تاريخي خورهه نشان ميدهد كه ساختمان خورهه از ساختمان هاي مربوط بهم تشكيل شده كه عبارتند از:
ساختمان اصلي جنوبي مشتمل بر ستونها، اتاقها و صحن حياط، و ساختمان شمالي كه بناي اصلي استو اتاقها و راهروهايي دارد و بناي غربي كه مشتمل بر تعدادي اتاق و يك سالناست.
يك چشمه معدني با آبدهي بسيار خوب در كنار اين اثر تاريخي قرار دارد.
عمارت سالار محتشم - خمين
گلستان
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان گلستان با مساحتي 22000كيلومتر مربع در ناحيه جنوب شرقي درياي خزر واقع شده است.براساس آخرين تقسيمات كشوري در سال 1375، شهرستانهاي استان گلستان عبارتند از: بندر تركمن، عليآباد، بندر گز، كردكوي، گرگان، گنبد كاووس و مينودشت. شهر گرگان مركز استان گلستان ميباشد
استان گلستان از لحاظ ناهمواري به دو قسمت جلگهاي و كوهستاني تقسيم ميشود. امتداد و جهت رشتهكوههاي البرز، مانند ديواري مرتفع و طولاني، خط ساحلي و جلگههاي كنارهاي درياي خزر را محصور كردهاست و شيب زمين از ارتفاعات به سوي جلگه و درياي خزر كاهش مييابد. در قسمت جلگههاي سواحلجنوبي و شرقي درياي خزر، در اثر حركات زمين ساختي و بادهاي محلي، تپههاي ماسهاي ساحلي تشكيل شدهو سد طبيعي و كم ارتفاعي بين جلگه و دريا پديد آمده است. در البرز شرقي، جهت و امتداد رشته كوهها به سويشمال شرق است و به تدريج از ارتفاع آنها كاسته ميشود. رشته كوه جنوبي، آن "ابر كوه" است كه بلندترين نقطهآن در "قله شاوار" به 3945 متر ميرسد. رشته كوه شمالي آن "شاهكوه" است كه به صورت ديواري در مقابلجلگه گرگان قرار دارد و ارتفاع آن در قله "پيرگرد" به حدود 3204 متر ميرسد
جمعیت استان
استان گلستان در سال مذكور، حدود 1426000 نفر جمعيّت داشته است. كه از اين تعداد 29/41 درصد درنقاط شهري و 71/58 درصد در نقاط روستايي و عشايري سكونت داشتهاند.
تاريخ و فرهنگ
سابقه سكونت و استقرار جماعتهاي انساني در ناحيه گرگان به هزاره قبل از ميلاد ميرسد. شهرباستاني جرجان كه اينك آثار آن در نزديكي شهر گرگان فعلي به جامانده است، در گذشته يكي از شهرهاي مهمايران بود كه در مسير جاده ابريشم نيز قرار داشته است. گرگان امروزي كه در گذشته استر آباد نام داشت. يكي ازشهرهاي قديمي ايران است. تركمنها در شمال استان بويژه در شهرهاي گنبد و بندرتركمن زندگي ميكنند. اقدامديگري از جمله بلوچ، ترك، افغان و ارمني نيز در استان گلستان زندگي ميكنند كه بسياري خصايص قومي وفرهنگي خود را حفظ كردهاند. مردم اين استان در شهرستانهاي گنبد و بندر تركمن اكثراً سني مذهب و در سايرشهرستانها شيعه دوازده امامي هستند.
آب و هوا
استان گلستان، با توجه به موقعيت جغرافيايي، تحت تأثير عرض و ارتفاع جغرافيايي، رشته كوههايالبرز، دوري و نزديكي به دريا، بيابانهاي جنوبي تركمنستان، وزش بادهاي محلي و ناحيهاي و پوشش متراكمجنگلي قرار دارد و آب و هواي گوناگوني دارد. شمال شرقي استان، به ويژه در شرق درياي خزر و حد فاصلگرگان رود تا مرز تركمنستان، به علت دوري از اثرات درياي خزر، كاهش ارتفاعات البرز شرقي، وسعت جلگهساحلي و نزديكي به بيابانهاي قره قوم و قزل قوم (در جمهوريهاي آسياي ميانه) خشكي و گرماي هوا مواجهاست و دورترها به نيمه خشك (نيمه بياباني) تبديل ميشود .
در اين منطقه، ميزان بارندگي سالانه اندك است وبه علت كاهش رطوبت هوا، گرماي آن افزايش مييابد و اختلاف شديدي بين دماي شب و روز و دمايسردترين و گرمترين ماههاي سال به وجود ميآيد. در منطقه جنوب غرب استان به علّت نزديكي به ارتفاعات،از جمله در شهرهاي كلاله و مينودشت، تغييرات ديگري در آب و هواي استان ايجاد ميشود و با افزايش واعتدال دما، شرايطي مشابه آب و هواي معتدل مرطوب خزري پديد ميآيد .
صنايع دستي و سوغاتي ها
عمدهترين صنايع دستي استان گلستان عبارتند از: ابريشم بافي، قاليبافي، نمدمالي،زيلو جاجيم، ظروف و مجسمههاي چوبي و پارچه بافي كه توليد آنها در سراسر استان گلستان به ويژه در نواحيجنگلي و در تركمن صحرا رواج دارد. مهّمترين سوغاتيهاي استان نيز عبارتند از: قاليچه، پشتيهاي تركمني،جاجيم، صنايع دستي چوبي و حصيري و... كه براي جهانگردان بسيار جالب توجه است.
موزه ها
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
ميل گنبد قابوس،گنبد كاووس
بناي آجري ميل گنبد از نقطه نظر عظمت معماري، ويژگيهاي هنري و تكنيكيدر زمره بزرگترين مفاخر معماري قرن چهارم هجري قمري ايران به شمار ميرود. ساختمان اين ميل كه آرامگاهشمس المعالي قابوس بن وشمگير زياري است، در بالاي تپهاي در ميان پارك بزرگ شهر گنبد كاووس واقع شدهو عناصر تزئيني و ساختارهاي متناسب، موزون، مستحكم و زيبايي ساختمان ميل از سه قسمت شالوده، ساقهو گنبد مخروطي تشكيل شده كه روي هم رفته 55 متر ارتفاع دارند. ساقه اين گنبد بر روي پايهاي مدور قرارگرفته كه 2 متر آن بيرون از زمين است و قسمت مهمي از آن در داخل زمين قرار دارد.
در بدنه ساقه بنا 10 پرهمثلثي در فواصل معين و با تناسب زيبا تعبيه شده است. ساقه ميل در بالاي در ورودي دو رشته كتيبه كوفيآجري دارد كه يكي در ارتفاع 8 متري از سطح زمين و ديگري زير پاكار گنبد طراحي و اجرا شده است. هر دوكتيبه مشتمل بر يك عبارت تاريخي است و نشان دهنده سال (397 ه . ق و 375 ه . ش) است. خطوط كوفيساده اين كتيبهها به طور برجسته و زيبايي كار شده و از هر جهت با ساختار ساختمان آرامگاه متناسب است
سراسر بدنه بنا از آجر پخته قرمز رنگ ساخته شده است. آجرهاي سخت اين بنا كه در نهايت پختگي واستحكام است، در طول قرنها به علّت تابش آفتاب به رنگ زرد طلايي زيبايي درآمده است. گنبد مخروطي بنابه ارتفاع 18 متر بر روي ساقه بنا قرار دارد و بر خلاف اكثر گنبدهاي آرامگاهي يك پوش است و شيب تند وسطح صاف و صيقلي دارد. بر بالاي سردر ورودي بنا دو رشته مقرنس زيباي ساده كار شده كه جزو اوّلين نمونهمقرنسهاي هنر اسلامي ايران به شمار ميرود. اين بنا در سال 397 ه . ق توسط شمس المعالي قابوس بنوشمگير آل زيار جهت آرامگاه شخصي بنا شده است. نامبرده فرمانرواي آن روزگار گرگان بود و دانشمندي،سلحشوري و مشوق علم و هنر معروف بود. وي در سال 402 ه . ق وفات يافت. اين آرامگاه در فهرست بناهايتاريخي ايران به ثبت رسيده است
پل آق قلا، گرگان
درياي خزر،بندر تركمن
سواحل گوشه جنوب شرقي، قسمتي از ضلع شرقي و جنوبي درياي خزر به استان گلستان محدود است.كنارههاي دريا عموماً پست و ماسهزار است كه در بعضي نقاط به صورت تپههاي ماسهاي درآمده است.درياي خزر نقش تعيين كنندهاي در آب و هواي سواحل شمال ايران دارد. زيباييهاي كم نظير سواحل استانگلستان نيز به موجوديت و حفظ شرايط زيستي اين دريا بستگي دارد. در محدوده استان گلستان دو اسكله بندرگزو بندر تركمن با كاركردهاي ترابري و تفريحي و تفرجي فعاليت ميكنند.
پارك ملي گلستان،گرگان
زيستگاههاي مهمّي از قبيل لووه، دشت، تخته ايران، يان بلاغ وگليداغ و منطقه حفاظت شده قورخود اطراف پارك ملي گلستان واقع شدهاند.مهّمترين گونههاي جانوري پارك ملي گلستان عبارتند از: خرگوش، ببر، عقاب طلايي، گرگ، روباه، يوزپلنگ،تشي، خرس، سمور، گربه جنگلي، عقاب، شاهين، بزكوهي، خوك وحشي، آهو، گوزن، مرال، قوچ و ميش، انواع مار،انواع ماهيان، دال سياه، دليجه، طرلان، و بالابان و...مهّمترين گونههاي گياهي پارك ملي گلستان عبارتند از: توسكاي قشلاقي، كلهو، انجير، توت، ملج، داغداغان، ازگيل، وليك، زالزالك، گلابي وحشي، شيرخشت، گردو، تمشك، گون، درختچههاي زرشك، درمنه، خارشير، تغ،گز وغيره
از سدههاي پيش اينمنطقه محل گذران اوقات فراغت مردم گرگان و روستاهاي اطراف آن بوده است. زيستگاههاي مهمّي از قبيلتركت، چلستان، قلقله، آقرضا، چكل گدا، لنده كوه، تالو، خوش دستي، لندو و مغزي در اطراف منطقه حفاظتشده جهان نما قرار گرفتهاند.
مهّمترين گونههاي جانوري آن عبارتند از: كل، بز، قوچ، ميش، پلنگ، گرگ، خرس، مرال، جغدها، عقابها،شوكا، راسو، شغال، خارپشتها و... مهّمترين گونههاي گياهي آن عبارتند از: راش، آزاد، زرشك، سرخدار، كلاهمير حسن، بلندبازو، نمدار، گل گاوزبان، كچف، راس و درمنه
رودخانهها و چشمههاي مهّمي در منطقه حفاظت شده جهان نما جريان دارند از قبيل سفيد رود، تركت، مغزي وچهارباغ و چشمههاي زيارت، مغزي، مار سنگ، اسبومرگاه، شاه پسند، حاجي آباد، گچيان، مراد چشمه، وارا،خوش دستي، كلي چال، قورمه تو، پائيزبن و... در اطراف آن ميجوشند
آثار تاريخي منطقه حفاظت شده جهان نما عبارتند از: آب انبار، قبرستانهاي قديمي در كمرسرك و جلينگبلينگ، امامزاده رضي و مرضيه و برج رادكان غربي
مسجد جامع گرگان،گرگان
قم
معرفی
موقعيت جغرافيايي
استان قم با وسعتي معادل ۶۳۱,۱۴ كيلومتر مربع در جنوب پايتخت واقع شده است. براساس آخرينتقسيمات سياسي و اداري در سال ۱۳۷۵، شهرستان قم تنها شهرستان استان و شهر قم مركز شهرستان و استانقم ميباشد. اين استان از شمال به جلگه ورامين و شهرري از استان تهران و ساوه از استان مركزي، از جنوب بهشهرستانهاي محلات و دليجان از استان مركزي و كاشان از استان اصفهان و كويرنمك، از غرب به شهرستانهاي آشتيان و تفرش از استان مركزي محدود است.
استان قم در قلمرو كوير مركزي ايران واقع شده است. ناهمواريهاي استان قم مشتمل بر نواحي كوهستاني،پايكوهي و دشتي است. شهر قم به علّت مجاورت با بيابان و دوري از دريا، اقليمي خشك و كم رطوبت وبارشي اندك و نامناسب دارد. بيشتر زمينهاي اين استان قابليت كشاورزي ندارند و به حاشيه درياچه نمك يامسيله معروفاند
جمعیت استان
اين استان در سال ۱۳۷۵، حدود ۰۴۴،۸۵۳ نفر جمعّيت داشتهاست كه از اين تعداد ۱۶/۹۱ درصد در نقاط شهري و ۸۲/۸ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند .
تاريخ و فرهنگ
گفته ميشود كه شهر قم پيش از دوره اسلامي نيز وجود داشته است ولي گروهي اعتقاد دارند كهشهر قم بعد از اسلام بنا گرديده است. «كفم» نام حصار باستاني شهر قم بود و به همين لحاظ عربها اين شهر را قمناميدند. در زمان حمله عربها به ايران، قم از توابع اصفهان بود و همزمان با اصفهان فتح گرديد. در سال ۲۴ -۲۳ هجري قمري، ابوموسي اشعري بخشي از سپاه تحت فرماندهي خود را روانه فتح قم نمود و اين شهر در زمانعمر - خليفه دوّم - به دست مسلمين فتح شد. با مهاجرت قبيله اشعري از كوفه به قم و اسكان آنها در اينناحيه، قم به تدريج به شهر تبديل شد. بين اعراب اشعري و ساكنان زرتشتي قم پيوسته نزاع و درگيري درميگرفت كه به شكست قطعي زرتشتيان و تسلط اشعريان مسلمان بر قم منجر شد. در قرون اوّليه اسلام، علويانبا بيرحمانهترين وضع، تحت آزار و تعقيب حكام عباسي و اموي بودند. در ميان شهرهاي ايران، قم از مناطقمهمّي بود كه علويان پيوسته به سوي آن هجرت ميكردند . با حضور علويان در قم، اين شهر به يك شهر علوي نشين تبديل شد. مردم قم، مأموران را قاتل امام هشتمعلي بن موسي الرضا (ع) ميدانستند و به خواهر آن حضرت در قم فوت و مدفون است عشق ميورزيدند و لذابا حكومت آن ناسازگاري ميكردند و خراج نميپرداختند. مأمون، «علي بن هشام» را با لشكر نيرومند به سويشهر قم روانه كرد كه به قتل عام مردم و تخريب شهر منجر شد. مردم قم پس از شنيدن خبر فوت مأمون دست به شورش زدند و با هجوم به داراالحكومه در سال ۲۱۶ ه.قعامل خليفه را از شهر بيرون كردند. پس از مأمون، معتصم به خلافت رسيد و سپاهي را براي دفع شورش به قمروانه كرد. اين سپاه نيز شهر را به آتش كشيد. بعد از اين سركوبي، «محمدبن عيسي بادغيسي» به حكومت قمگماشته شد. اين شخص سياست آرامش با مردم را در پيش گرفت. با روي كار آمدن متوكل عباسي سياست ضدعلوي تشديد شد و مردم قم نيز به حمايت از «حسين كوكبي» شتافتند تا دولت علوي در محدوده طالقان،قزوين، زنجان و ابهر توسط وي تشكيل شود. پس از متوكل، معتمد خليفه عباسي، «موسي بن بغا» را مأمور نمود تا هم حسين كوكبي را سركوب كند و همطغيان قم را فرو نشاند و مردم از ظلم و ستم خلفا و عاملان آنها به امام يازدهم امام حسن عسكري (ع) توسلجستند. به طور كلي شورش و سركوب مداوم مردم قم تا زمان به قدرت رسيدن آل بويه كه خود از علويانبودند، ادامه يافت. در دوران اين سلسله، شهر قم در ابعاد مختلف رشد و توسعه يافت. در دوره سلجوقيانتصدي امور مهّم سلجوقي توسط فرزانگان قمي، در عمران و ترقي شهر قم مؤثر شد. در حمله مغول شهر قم بهكلي منهدم شد ولي پس از گرايش بعضي از حكام به اسلام مانند "سلطان محمد اولجايتو"شهر قم مورد توجهقرار گرفت. اين شهر در دهههاي پاياني قرن هشتم ه.ق مورد تهاجم "تيمور گوركاني" قرار گرفت و مردم شهر قتلعام شدند. مقارن ظهور حكومت خاندانهاي "قراقويونلو" و "آق قويونلو" و به ويژه در دوره صفويان قم مورد توجهقرار گرفت و به تدريج رو به شكوفايي نهاد. قم در سال ۹۰۹ ه.ق از مراكز مهّم فرهنگي و فقهي شيعه گرديد وعلماي بزرگي در اين شهر كرسي تدريس و تحقيق بنا نهادند و اهميّت زيارتي و مذهبي اين شهر فزوني يافت . در حمله افغانها، شهر قم خسارات سنگيني را متحمل شد و مردم قم نيز از نظر اقتصادي تحت فشارشديدي قرار گرفتند. در دوره نادر شاه افشار نيز شهر قم متحمل خسارات فراوان شد و همچنين زماني كهخاندانهاي زند و قاجار براي تسلط بر ايران با يكديگر جدال ميكردند، شهر و مردم قم آسيب فراوان ديدند. درسال ۱۲۰۸ هجري قمري، قم تحت تسلط آغا محمّد خان قاجار در آمد. فتحعلي شاه پس از پيروزي بر دشمنان،به مرمت حرم و بارگاه حضرت معصومه (س) پرداخت. وي نذر كرده بود كه اگر بر دشمنان پيروز شود به عمرانبارگاه آن حضرت بپردازد. در سال ۱۲۹۴ هجري شمسي، هنگامي كه قشون روس وارد كرج شد، بسياري از مردم تهران به قم مهاجرت كردند و موضوع انتقال پايتخت به قم نيز مطرح گرديد، ولي سفارت خانههاي روسيه و انگليس با تحت فشارقرار دادن احمد شاه، طرح انتقال پايتخت را خنثي كردند. در همين زمان،توسط مهاجرين قم، «كميته دفاع ملي»براي دفاع از ميهن تشكيل شد. بدين ترتيب اين شهر به يك مركز سياسي و نظامي عليه روس و انگليس تبديلشد، ولي پس از درگيريهاي متعددي، در سال ۱۲۹۴ هجري شمسي به اشغال نيروهاي روس درآمد. در حال حاضر، قم يكي از مراكز مهّم تشيع ايران و جهان است. وجود بارگاه باعظمت حضرت معصومه(س) و حوزه علميه قم اهميت مذهبي اين شهر را بيش از پيش فزوني بخشيده و حوزههاي علمي و آموزشي آننيز توسعه يافته است.
آب و هوا
استان قم از نظر آب و هوا، اقليم نيمه بياباني دارد و ميزان بارش سالانه آن در اطراف حوض سلطانكمتر از ۱۰۰ ميلي متر است كه عمدتاً در فصول سرد سال (پاييز و زمستان) صورت ميگيرد. در حالي كه درفصول گرم به ويژه تابستان، نزولات جوي آن بسيار نادر است. طبق گزارش ايستگاههاي سينوپتيك استان درسال ۱۳۷۳، بيشترين درجه حرارت ثبت شده با ۶/۳۱ درجه به مرداد ماه و كمترين آن با ۲/۵ درجه سانتيگراد بهدي ماه مربوط است. همچنين ماههاي ارديبهشت، خرداد، شهريور و مهر مناسبترين زمان براي مسافرت بهاستان است.
صنايع دستي و سوغاتی
در سطح استان قم و به ويژه در مناطق روستايي آن توليد و عرضه صنايع دستيمتنوعي رايج است كه امروزه عليرغم كاهش رونق اوّليه هنوز هم به عنوان يكي از جلوههاي هنرهاي ايراني وهمچنين يكي از منابع درآمدي خانوارهاي روستايي بشمار ميآيد. اهم صنايع دستي استان عبارتند از: قالي، سراميك، آجر، درودگري و منبت كاري . اهم سوغاتيهاي استان قم عبارتند از: سوهان، مهر و تسبيح، ظروفسنگي، ظروف گچي، اشياء تزئيني، چيني و فرش ابريشمي و ميوههايي مانند انار و انجير.
موزه ها
آثار باستانی و جاذبه های گردشگری
مقابر باغ گنبد سبز - قم
ويژگيهاي سه گنبد اصلي از قرار زير است
- مقبره خواجه اصيل الدين كه جنوبيترين گنبد باغ است و يك بناي دوازده ضلعي منظم با طاقنماهاي تزئينيدر هر ضلع است. كتيبه تاريخي بنا بر فراز قسمت هشت ضلعي آن كه سپس به شانزده ضلعي تبديل شده، قراردارد. اين كتيبه به خط زيباي ثلث برجسته در زمينهاي از نقوش اسليمي نوشته شده است. براساس اين كتيبه، دوتن در اين گنبد مدفوناند؛ يكي خواجه اصيل الدين نياي بزرگ خاندان صفي و ديگري فرزند وي، خواجه علياصيل كه بر حكومت قم دست يافت.
- مقبره خواجه علي صفي كه در وسط دو گنبد ديگر قرار دارد و مدفن خواجه علي صفي دوميّن فرمانروايخاندان علي صفي است. بناي مزبور از خارج، ۱۲ ضلعي منتظم است كه هر ضلع آن را طاقنمايي زينت ميدهد.در اين بنا سه نفر مدفونند، يكي خواجه جمال الدين علي، شخصيت سياسي و اجتماعي عراق عجم در قرنهشتم و دومي ديگر خاندان صفي، بنام امير جلال الدين و سومي، خواجه عماد الدين محمود قمي كه تا سال۷۹۱ ه.ق عهدهدار امور نواحي قم بوده است.
- گنبد شمالي كه در شمال دو بناي ديگر قرار دارد و به دليل تخريب كتيبه تاريخي آن، نام صاحب مقبره مشخصنيست. بناي مزبور از خارج و داخل هشت ضلعي است
بازار قديمي قم از دو بخش راسته بازار كهنه و راسته بازار نو تشكيل شده است. راسته بازار كهنه بههمراه بناهاي واجد ارزش پيرامون در شرق خيابان طالقاني از محدوده پامنار آغاز و به سمت شمال امتدادمييابد. راسته بازار نو نيز در ادامه اين مسير به سمت شمال تا سه راهي بازار ادامه دارد. قدمت و استخوان بنديبازار كهنه و بناهاي همجوار راسته مذكور به پيش از عصر صفوي مربوط است، ليكن بافت معماري راسته بازارنو و تيمچهها و سراهاي جانبي آن اغلب به عصر صفوي - قاجاري تعلّق دارد. اهم بناهاي واجد ارزش درمحدوده حريم راسته بازارهاي كهنه و نو عبارتند از:
راسته بازار كهنه كه مجموعههاي سردر مدرسه رضويه، مسجد صابونيها، مسجد چهلستون و ايوان و منارههايبازمانده مدرسه غياثيه را در بر ميگيرد.
راسته بازار نو كه مجموعههاي سراهاي پيرامون راسته بازار و حمام حاج عسكرخان را در بر ميگيرد. راستهبازار كهنه، سراي درودگران و نجاران سنتي شهر قم محسوب ميشود و راسته بازار نو، محل كسب بازاريان ازصنوف گوناگون است. بناهاي مذهبي پيراموني نيز غالب فعالاند و جهت انجام فرائض ديني مورد استفاده قرارميگيرند. برخي از بناهاي مجموعه بازار نيز قدمت سلجوقي - ايلخاني دارند و با استامپهاي گچي اين عصرزينت يافتهاند. راسته بازار كهنه و نو در مالكيت اشخاص حقيقي و حقوقي است و بخش اعظم سراها و مدارسمجموعه بازار موقوفه است.
مسجد جامع - قم
پس از آنكه آن حضرت به خاك سپرده شد، موسي بن خزرج بر مزار مطهر وي سايباني از بوريا بر پاداشتولي به مرور زمان، مردم قبهاي با آجر و گچ به صورت برج بر تربت وي بنا كردند. اين امر باعث شد كه هرگاهيكي از زنان خاندان موسي بن مبرقع وفات مييافت در جوار مرقد و تربت منور ستي فاطمه (س) دفنميگرديد و لذا قبهاي كه چهار نفر در زير آن مدفون بودند ايجاد شد، به مرور دو قبه ديگر در كنار قبه اوليهبرپاشد، در سال ۴۴۷ ه.ق وزير طغرل به نام ميرابوالفضل كه مردي ديندار بود، قبهاي بر فراز سه قبه مذكور بنانهاد كه ارتفاع آن ۱۴ متر بود. در عصر صفوي حرم حضرت معصومه داراي چهار صحن بود كه پشت سرهم قرارگرفته بود و زائرين از يكي از صحنها وارد و از ديگري خارج ميشدند. در عصر قاجار، فتحعلي شاه به قم وآستانه مقدسه توجهي خاص مبذول داشت. چنان كه تزئينات، رواقها و بيوتات فعلي حرم اغلب به آن دورهتعلق دارند. در حال حاضر ابنيه آستانه مباركه عبارتند از:
حرم: بناي فعلي حرم توسط شاه بيگم در سال ۹۲۵ ه.ق ساخته شده است. قاعده حرم به صورت هشت ضلعيغير متساوي و داراي هشت صفه است. پس از اين بخش، قاعده گنبد و سقف با مقرنسهاي تزئيني قرار دارد.كتيبهاي سراسري از كاشي معرق به خط ثلث طلايي و سفيد ميان دو حاشيه كاشي فيروزهاي تعبيه شده است.متن اين كتيبه چند حديث نبوي در ستايش از پيروان خاندان پيامبر است. همچنين كتيبه ديگري به خط ثلثبرجسته، گچبري شده كه متن آن، مدح حضرت علي (ع) و آيات قرآني به تاريخ ۱۲۵۱ ه.ق است.
برفراز بنا، گنبدي با ارتفاع ۱۶ متر برپاست كه در سالهاي ۱۲۱۵ - ۱۲۱۸ ه.ق به دستور فتحعلي شاه بهجاي گنبد پيشين ساخته شده است. مرقد مطهر امروزه در ميان دو ضريح از ديد پنهان است. اين مرقد باكاشيهاي بسيار نفيس و زيبايي در اواسط قرن هفتم هجري پوشيده شده كه تنوع و استادي قابل ستايشي درانجام آنها بكار رفتهاست. در جنوب روضه منور، پس از عبور از رواق جنوبي، گنبد بزرگي است كه پيشتر «صحنزنانه» خوانده ميشد و اكنون «مسجد موزه» نام دارد. پوشش سقف و قاعده گنبد و محراب با كاشيكاري زيبا،بديع و كتيبههاي متعددي تزئين گرديده است.
در جهت شمالي روضه منوره ايوان طلا از ساختههاي شاه بيگم - دختر شاه اسماعيل در سال ۹۲۵ ه.ققرار دارد، اين ايوان ازاره كاشيكاري عصر صفوي دارد و برفراز آن دو مأذنه استوانهاي استوار شده است. در مدخلحرم، از جانب شرقي نيز ايواني به بلندي ايوان طلا قرار دارد كه به "ايوان آيينه" معروف است و اثري هنري ونفيس از معماري دوره قاجار بشمار ميآيد. در جلوي ايوان، فضاهاي سرپوشيده شكوهمند و بديعي قرار دارد.
صحن جديد: اين صحن در شرق حرم واقع شده و توسط ميرزاعلي اصغرخان امين السلطان بنا گرديده است.گرداگرد اين صحن بيش از ۳۰ بقعه كوچك و بزرگ بنا شده كه مهمّترين آنها، مدفن خود ميرزاعلي اصغرخاناست كه به ايوان آن چسبيده است. صحن نو دو قسمت پيوسته دارد. قسمت بزرگتر، هشت گوشه نامنظم وقسمت كوچكتر به صورت زايدهاي در ميان ضلع شرقي به شكل پنج گوشه است. گرداگرد صحن، بالاي ايوانها،كتيبهاي از كاشي خشتي با زمينه لاجوردي قرار دارد كه بر آن دو قصيده از فتح الله شيباني كاشاني نوشته شدهاست. اين صحن گذشته از ايوان آيينه، سه ايوان ديگر در اضلاع شرقي، شمالي و جنوبي دارد. ايوان شرقي ازعناصر بسيار نفيس اين صحن است. پوشش سقف ايوان، مقرنس زيباست كه با كاشي طلايي رنگ آراسته شدهاست. بر فراز اين ايوان، ۲ گلدسته زيبا و يك برج ساعت احداث شده است. در طرفين اين ايوان، دو راهرو وجودداشت كه اكنون به مقبره تبديل شده است. صحن نو در سه جانب شرق، شمال و جنوب، سه درگاه ورودي داردكه در هر سه سو با كاشيكاري آراسته شده است.
صحن عتيق: اين صحن توسط فتحعلي شاه قاجار، جايگزين دو صحن كوچك دوره صفوي شده است. در ضلعجنوبي اين صحن، ايوان طلا و ايوانهاي دو سوي آن و در سه جانب ديگر، ۱۶ بقعه از جمله مقابر دو پادشاهقاجار قرار دارد.
گرداگرد صحن عتيق و بر فراز پيشاني ايوانها، كتيبه جديدي از قصيده معجزيه ناطق اصفهاني تعبيه شدهاست كه به مناسبت تذهيب گنبد در سال ۱۲۱۸ ه.ق سروده شده بود. مدخل اين صحن از شمال، سردرباشكوهي از دوره شاه طهماسب صفوي در جانب مدرسه فيضيه و ايواني از دوره قاجار در داخل صحن دارد.ايوان شمالي صحن عتيق با سقف مقرنس و بدنه گچي ساده، روبروي ايوان طلا قرار دارد. ايوان جنوبي با دوتختگاه، از آثار نفيس دوره صفوي است. در اين قسمت، كتيبهاي به شعر نوشته شده است.
مقابر پادشاهان، در مجموعه حرم حضرت معصومه (س)، تعدادي از شاهان و شاهزادگان صفوي و قاجاري مدفون هستند كه بناي مزار آنها از جمله آثار تاريخي و هنري اين مجموعه محسوب ميگردد كه در مبحث آرامگاهها مورد اشاره قرار گرفتند.
امامزاده شاه حمزه - قم
يكي از تزئينات بسيار جالب بقعه، ايوان ورودي به حرم است. در بدنه ايوان و در زير پايه قوس يك رديفكتيبه بر روي زمينه لاجوردي وجود دارد كه تاريخ ۱۳۰۱ ه.ق را، سال احداث بنا را، نشان ميدهد. كاشيهايشطرنجي سفيد روي ديوارهاي ايوان از نوع كاشيهاي قاجاري است. سقف حرم به صورت حلزوني يا تركيبي ازمخروطي و گنبدي است كه در رأس، حالت مدور پيدا كرده است. در قسمت زير گنبد از داخل مقرنس سازيبسيار جالبي با گچ صورت گرفته است. در جنب اين امامزاده، بناي امامزاده ديگري بنام شاهزاده احمد وجود دارد كه گويا برادر شاهزاده حمزه است.